دانشمند می تواند هنگامی که از چیزی که نمی داند پرسیده شود، بگوید : «خدا داناتر است» و برای غیر دانشمند این حقّ نیست . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
ایران ، خمینی ، امام ، خدا ، اخلاق ، اسلام ، درمان ، جوادی ، و ، قران ، سلوک ، عشق ، یهود ، عرفان ، نماز ، املی ، امریکا ، علی ، شهید ، حسین ، سالک ، مراقبه ، گناه ، سیر و سلوک ، انسان ، پیامبر ، قرایتی ، نفس ، امام خمینی ، در ، انقلاب ، محمد ، سیر ، شیطان ، صحیفه ، دل ، را ، چشم ، با ، به ، از ، عقل ، شب ، مرگ ، قلب ، روغن ، زن ، پوست ، دنیا ، کربلا ، که ، ذهن ، خود ، خودارضایی ، الهی ، شهادت ، سکوت ، قاشق ، عسل ، عاشق ، مردم ، عارف ، فرزند ، علم ، سلام ، سروش ، الله ، ارامش ، : ، درد ، جوادی املی ، جوان ، حسن ، حسن زاده ، برای ، شاه ، عکس ، فنا ، نماز شب ، کتاب ، یک ، نهج البلاغه ، نور ، نامه ، مهدی ، لذت ، فیلم ، صورت ، پناهیان ، بهشت ، پا ، ایمان ، ، ، جهان ، جنسی ، تقوی ، حکمت ، خانه ، روح ، دعا ، دوست ، دین ، رفتار ، رمضان ، خاک ، تو ، توحید ، ترس ، حقیقت ، Imam Jomeini ، آب ، اخلاص ، ازدواج ، استاد ، امام زمان ، بچه ، شیعه ، عرق ، عبادت ، فکر ، شهوت ، سحر ، سر ، زینب ، ما ، مادر ، مغز ، مقدس ، مومن ، نفوذ ، ویتامین ، کبد ، کودک ، کوچک ، نهضت ، میرباقری ، موسیقی ، ملت ، مقام ، معرفت ، مسجد ، مسلمان ، مسیحیت ، محبت ، قیامت ، زنجبیل ، زندگی ، سرکه ، شراب ، عیسی ، غذا ، عراق ، ظاهر ، صهیونیزم ، پدر ، این ، استبداد ، ازادی ، اربعین ، احکام ، اسراییل ، آرامش ، . ، _ ، تربیت ، ترک ، توبه ، تنها ، تقوا ، خلوت ، خواب ، خود ارضایی ، رهبر ، ذکر ، رابطه ، دندان ، دولت ، دروغ ، دست ، دشمن ، دوزخ ، ذات ، روحانی ، روز ، دانشگاه ، دانش ، حکومت ، حیوان ، خاطره ، تقویت ، حضرت ، حجاب ، جنگ ، چرا ، جان ، جبهه ، استقلال ، اعتیاد ، ادرار ، ادم ، اردکان ، ایه ، انگلیس ، انس ، انحراف ، امیر ، بد ، بهاییت ، صمدی ، شکر ، شکم ، صبر ، ظهور ، عاشورا ، غفلت ، غم ، عمر ، فلسفه ، فاطمی نیا ، شریعت ، شعر ، شناخت ، سیروسلوک ، سیستان ، سید الشهدا ، سیب ، سگ ، زیارت ، زیتون ، زبان ، زمان ، زمین ، گل ، مجلس ، مبارزه ، لذت با ذلت ، لبخند ، مسلم ، مدافع ، مرد ، معجون ، معده ، مسیح ، من ، مناجات ، مو ، مکارم ، میر باقری ، نعناع ، هدیه ، یا ، وصال ، همسر ، وهابیت ، کنید ، کنترل ، کلیه ، کوفه ، کتیرا ، کار ، یار ، یزد ، یهودیت ، کافر ، کره ، کوه های ، کلید ، کلیسا ، کشور ، کلام ، کن ، کمر ، هوا ، وجود ، وصل ، وطن ، وحشی ، هستی ، نیست ، نواب ، نظام ، نعنا ، نجومی ، نخودکی ، نسیم احکام ، میخک ، مدینی ، محاسبه ، محمود حقیقی ، مستی ، مسابقه ، گونی نخی ، گیاه ، ماست ، مثل ، گندم ، قرائتی ، قلم ، قدس ، قدم ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :47
بازدید دیروز :122
کل بازدید :149809
تعداد کل یاداشته ها : 1022
04/4/27
8:35 ص

«پاوِل دورُف » (Pavel Durov) وقتی به همراه برادرش نیکلای در سال 2006 شبکه‌ی اجتماعی VK را راه انداخت فکرش را هم نمی‌کرد روزی بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی اروپایی شود. محبوبیت این شبکه در زادگاهش به جایی رسید که VK را فیسبوک و خودش را مارک زاکربرگ روسیه لقب دادند. اما همین محبوبیت در کشوری با فضای سیاسی بسته، مهم‌ترین تفاوت آن‌دو را باعث شد؛ یکی (زاکربرگ) در بستر فراهمِ میهنش پله‌های ترقی را طی کرد و به جایگاه شایسته‌ای رسید، دیگری (پاول) از طرف حکومت کشورش تحت پیگرد قرار گرفت و ناگزیر وطنش را ترک کرد و نفی بلد شد.

اما در دهکده‌ی جهانی امروزین با زور نمی‌توان جلوی استعداد‌ها را گرفت. زاکربرگ روس‌ها از کشوری جزیره‌ای به نام فدراسیون«سنت کیتس و نویس» (Saint Kitts and Nevis) تابعیت گرفته تا از مزاحمت‌های کرملین در امان باشد. او به کاری که در روسیه شروع کرده بود ادامه داد. پاول در سال 2013 و کمی پیش از مهاجرت، به کمک برادرش که پروتکل امن MTProto را ساخته بود یک اپلیکیشن پیام‌رسان به نام تلگرام (Telegram) درست کرد، اپلیکیشنی که به‌تازگی جشن 100 میلیون کاربر فعالش را گرفته و به‌سرعت در حال رشد است. در ادامه با دیجی‌کالا مگ همراه باشید.‌

«پاول والریویچ دورُف» (Pavel Valeryevich Durov) در اکتبر 1984 در سن پترزبورگ روسیه به دنیا آمد اما بیش‌تر کودکی‌اش در شهر زیبای تورین در ایتالیا سپری شد. پدرش دکتر والری دورف، لغت‌شناس بود و در ایتالیا کار می‌کرد. پاول هم در همان‌جا به یک مدرسه‌ی ایتالیایی فرستاده شد؛ اما بعد از بازگشت به روسیه در سال 2001، تحصیلاتش را در سن پترزبورگ ادامه داد و نهایتا در رشته‌ی پدرش از دانشگاه همان شهر با رتبه‌ی اول فارغ‌التحصیل شد. او بعدها در سال 2012 داستان زندگی‌اش را در کتابی به نام « کد پاول دورُف» (Code of Pavel Durov) آورد.

دورُف جوان و پرتوان در سال 2006 وقتی‌که فقط 22 سال داشت بنای VKontakte را گذاشت که بعدا به‌صورت VK درآمد. در مدت‌زمانی که او و برادرش این وب‌گاه را اداره می‌کردند، شرکت‌شان به ارزش 3 میلیارد دلار رسید. در سال 2011 به خاطر مخالفت‌های پاول با سیاست‌های جریان حاکم، نیروهای امنیتی روسیه خانه‌ی او در سن پترزبورگ را محاصره کردند ولی ماجرا بعد از یک ساعت فیصله پیدا کرد.

در دسامبر 2013 پاول را مجبور کردند 12 درصد از سهام شرکتش را به «ایوان تاورین» (Ivan Tavrin) صاحب Mail.ru، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های اینترنتی روسیه بفروشد. در پی این واگذاری، تاورین هم در رد و بدلی فرمایشی، این 12 درصد را به شرکت متبوعش داد تا در مجموع، با سهمی که پیش‌تر طی سرمایه‌گذاری روی VK در اختیار داشت، 52 درصد از سهام VK و متعاقبا کنترل آن را بر عهده بگیرد. چندی بعد هم سهام باقی مانده به مالکیت mail.ru درآمد تا به‌تنهایی صاحب این شبکه‌ی اجتماعی شود تا تحت فرمان دولت روسیه عمل کند.

پاوِل دورُف، در 2013 میلادی بعد از اتفاقاتی که برای شبکه‌ی اجتماعی‌اش افتاد به اتفاق برادرش نیکلای، اپ پیام‌رسان تلگرام را راه انداخت. اما تجارب VK به او یاد داده بود که نباید مقر جدیدش را در روسیه انتخاب کند؛ به‌این‌ترتیب تلگرام در برلین آلمان بنا شد. برای رسیدن به ادعای «سریع‌تر و ایمن‌تر» دو لایه‌ی رمزگذاری برای اپلیکیشن استفاده کرد. امنیت تلگرام آن‌قدر مورد توجه بوده که گفته می‌شود حتی اعضای داعش نیز کاربر تلگرام هستند. البته تا مدت‌ها پاول از منظر کسب‌و‌کار به تلگرام نگاه نکرد و همین چند وقت پیش هم یک میلیون دلار دیگر از سرمایه‌ی شخصی‌اش را برای ادامه‌ی کار آن هزینه کرد.

دورف در اول آوریل 2014 تحت فشار از هیات مدیره‌ی شرکتش، VK، استعفا داد. در 16ام همان ماه وقتی ماموران اطلاعاتی روسیه مشخصات تظاهرات‌کنندگان اوکراینی را در ماجرای جزیره‌ی «کریمه» خواستند، پاول نه‌تنها از دادن آن‌ها خودداری کرد بلکه در صفحه‌ی شخصی‌اش در شبکه‌ی اجتماعی VK از این درخواست پرده برداشت و آن را غیرقانونی دانست.

در 21ام آوریل همان سال او را از مدیر عاملی کنار گذاشتند. شرکت مدعی شد این تصمیم بعد از درخواست استعفای او از هیات مدیره گرفته شد؛ خودِ دورف بعدا اعلام کرد شرکتش به‌وسیله‌ی افراد وابسته به حکومت تصاحب شده بود و چاره‌ای جز ترک آن نداشت. در نهایت پاول دورف ناخواسته مجبور به مهاجرت از وطن شد؛ او بعد از خروج از خاک روسیه به رسانه‌ها گفت برنامه‌ای برای بازگشت ندارد و معتقد است در شرایط کنونی کشورش آمادگی کسب‌و‌کارهای اینترنتی را ندارد.

دورف با سرمایه‌گذاری 250 هزار دلاری در صنعت شکر «سنت کیتس و نِویس» شهروندی این کشور را گرفت و حدود 300 میلیون دلار از دارایی‌های نقدی‌اش را هم در بانک‌های سوییس گذاشت تا از دست‌درازی دولت روسیه مصون باشد.

پاول دورف خود را یک فعال سیاسی، آزادی‌خواه و گیاه‌خوار می‌داند. در 27 سالگی و در سال 2011 یک میلیون دلار به بنیاد ویکی‌پدیاکمک کرد. در سال 2014 به عنوان مستعدترین رهبر زیر 30 سال در اروپای شمالی شناخته شد. جسارت پاول در جو امنیتی روسیه مثال‌زدنی بود؛ او حتی در جریان افشاگری‌های«ادوارد اسنودن» در سال 2013 به او پیشنهاد کار داد تا برای توسعه‌ی نرم‌افزارهای امنیتی با هم همکاری کنند.

شخصیت و صحبت‌های جنجالی پاول دورف اغلب مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد. طرز لباس پوشیدنش و علاقه‌ی زیادش به فیلم ماتریکس همیشه سوژه‌ی خبرنگاران است. او یک بار در مصاحبه‌ای با وبگاه TechCrunch گفت: «اگر بخواهم خیلی ساده بگویم، مهم نیست چند اپ پیام‌رسان دیگر وجود دارد چون همه‌شان [به جز تلگرام] بی‌خود هستند.» پاول به دلایل امنیتی و علاقه‌ی شخصی پیوسته در سفر است. از عکس‌هایی که در صفحه‌ی اینستاگرام‌اش می‌گذارد معلوم است دستی هم در عکاسی دارد. او حفظ امنیت و حریم شخصی را بی‌قیمت می‌داند و چند اتفاق تروریستی را عاملی برای تغییر در مسیری که پیش گرفته نمی‌بیند.

به عقیده‌ی پاول تهدیدات حریم شخصی بسیار بیش‌تر و خطرناک‌تر از تهدید‌های تروریستی هستند. او در مصاحبه‌ای با CNN درباره‌ی این موضوع که تلگرام پیام‌رسان مورد علاقه‌ی اعضای دولت اسلامی عراق و شام (داعش) است و در حملات تروریستی اروپا از آن استفاده کرده گفت: «این بخش تاریک فناوری است؛… افزودن یک در پشتی روی اپ‌های رمزگذاری‌شده بیش‌تر به کمک تروریست‌ها می‌آید [تا نیروهای امنیتی]». او معتقد است همان‌طور که اپل در برابر خواسته‌ی سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا (سیا) کوتاه نیامد و قفل آیفون مورد نظر آن‌ها را باز نکرد، اپلیکیشن پیام‌رسانی مانند تلگرام که مدعی اولویت دادن به امنیت است هم نباید وارد چنین بازی خطرناکی شود. چراکه در دنیای دیجیتال اگر راه نفوذی برای نیروهای امنیتی گذاشته شود قطعا سوء استفاده‌کنندگان هم قادر به استفاده از آن خواهند بود.

البته آقای دورف در بستن شبکه‌های تلگرامی که تبلیغات گروه‌های تروریستی یا غیر اخلاقی می‌کنند با دولت‌ها همکاری می‌کند؛ ولی این به معنای در اختیار گذاشتن راهی برای دسترسی ماموران دولت‌ها نیست؛ البته لااقل فعلا این‌طور است، چراکه شایعات زیادی از دیدارهای مدیر عامل گوگل، ساندار پیچای، با او به گوش می‌رسد و این که ظاهرا پیشنهاد 1 میلیارد دلاری برای خرید تلگرام مطرح شده. باید دید در صورت انجام این خرید، با سابقه‌ی نه چندان درخشان گوگل در حراست از حریم خصوصی کاربران، چه اتفاقی برای آرمان «سریع‌تر و ایمن‌تر» تلگرام خواهد افتاد.

 

 


  

بسم الله الرحمن الرحیم

مصطفی کمال، دیکتاتوری برگزیده

«او، در لباس نظامی اش، لاغر و خوش تیپ، زیر آتش دشمن بی هراس پیشاپیش یارانش حرکت می کرد؛ با سبیل هایی تاب داده و سلام های نظامی، به چشم مردم نمونه یک افسر ترک محسوب می شد. مسلمان بود و همیشه با قرآنی در جیب روی سینه، به نبرد می رفت. نه اهل دود بود و نه مشروب. در زندگی خصوصی اش تحت تاثیر احساسات بورژوا مابانه انقلابی قرار گرفته بود که علیه فساد و تباهی دربار شکل گرفته بود.»

او در 19 مه 1881م(29 اردیبهشت1260ش)  در شهر تسالونیکی، در شمال یونان فعلی، که در آن زمان جزئی از امپراتوری عثمانی بود، در خانواده ای مسلمان، و ترک تبار از طبقه متوسط، چشم به جهان گشود. والدینش او را "مصطفی" نامیدند و بعدها آموزگار مدرسه به او لقب "کمال" را داد. پدرش علیرضا، کارمند دولت عثمانی و مادرش زبیده، زنی متدین بود. اختلاف نظری و مذهبی والدین مصطفی، بر سرنوشت او بسیار تاثیرگذار بود. او ابتدا وارد مکتبی مذهبی شد، سپس آنجا را ترک نموده وارد مدرسه دولتی گشت. محیط زندگی و اختلاف پدر و مادرش در گرایشات لائیکی او تاثیر مستقیم داشت. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی وارد مکتب حربیه (دانشکده جنگ) و سپس به "دانشکده ستاد" وارد شد و به عنوان دانشجوی ممتاز و سروان ستاد، فارغ التحصیل شد. در سال 1934 م (1313ش) نام خانوادگی آتاتورکتوسط مجلس ترکیه به وی اهدا گردید و از آن پس داشتن این نام خانوادگی برای هر فرد دیگری ممنوع اعلام شد.

آتاترک در دهه اول قرن بیستم به‌همراه گروهی از افسران ترک، که ترکان جوان نامیده شدند، پایه‌های اصلاحات در ارتش و دولت را به ‌نفع ملی‌ گراییِ ترک‌ها تثبیت کرد. در جنگ‌های بالکان به سِمَت فرماندهی رسید و در سال 1916م (1295ش) در برابر انگلیسی‌ها مقاومت کرد و مانع اشغال استانبول توسط نیروهای بریتانیا و متفقین در جنگ جهانی اول شد. او سپس در جبهه روس نبرد کرد.
در اواخر جنگ جهانی اول، ترکیه مورد هجوم فرانسه و ایتالیا از جنوب و یونان از شرق بود. آتاترک رهبری جنگ استقلال ترکیه را برعهده داشت. در پایان جنگ جهانی اول، مردم ترکیه از بی‌کفایتی خلیفه محمد ششم و نظام عثمانی به‌تنگ آمده‌بودند و آتاترک رهبری خیزش علیه خلافت و امپراتوری عثمانی را برعهده گرفت. در سال 1923م (1302ش) ترکیه مدرن با نظام جمهوری توسط ملی‌گرایان و گروه‌های مبارزه علیه اشغال برپا شد. آتاترک از آن تاریخ تا زمان مرگش در سال 1938م (1317ش)، رئیس‌جمهور ترکیه بود.
مبارزه در برابر روحانیون مبارز، کشف حجاب، اجباری کردن پوشاک اروپایی و سرکوب عشایر از کارهای دیکتاتور مآبانه وی بود. از دیگر اقدامات وی می‌توان به ترویج ملی‌گرایی ترک، جدا کردن دین از سیاست، قانونی کردن حق رأی زنان و تغییر خط عربی زبان ترکی به خط لاتین اشاره کرد. این کارها باعث خشم روحانیون شد که منجر به قیام شیخ سعید در سال 1925م (1304ش) شد، این قیام به ‌دلیل لغو خلافت و مغایرت آن با اسلام به دیاربکر بود. یکی از اقدامات مهم و مؤثر آتاتورک، پایان دادن به دعوای مسلمانان و مسیحیان و تبدیل مسجد ایاصوفیه به موزه بود. در راستای این اقدامات به جوانان چنین سفارش می کرد که: «این جمهوریت را ما بنا نهادیم؛ بقا و پیشرفت آن با شماست.»

در راستای این تغییرات ملایان مسلمان، کشیش های ارتدوکس و خاخام های یهودی یکدیگر را در آغوش گرفته و بازو به بازوی هم داده در خیابان ها حرکت می کردند. زنان ترکیه هم حجاب های خود را پاره کردند، درهای زندان ها گشوده شد و زندانیان سیاسی آزاد گشتند تا گیج و منگ بکوشند چشمانشان به نور عادت کند و اقوامی را که تا آنزمان ندیده بودند در آغوش بگیرند. آن طور که «اوبری هربت» نوشته است: «قسطنطیه همچون گل سرخی می درخشید و از هیجان به خود می لرزید». مردم به صورتی بی توقف به سخنرانی های مختلفی گوش می دادند که در آن ها برایشان  اصول دموکراسی توضیح داده می شد. کلمهء جادویی اما هنوز بی معنای «قانون اساسی» بر همهء لب ها جاری بود و وعدهء جهانی آرمانی را با خود داشت. بدینسان عصر جدیدی آغاز شده بود.

مصطفی کمال مسیر درهمی را که در پیش روی کشورش قرار داشت به خوبی می دید و به صورتی آشکار از حکومت جدید انتقاد می کرد. او شب های متعددی را به نوشیدن و گفتگو کردن با دوستان نظامی خود در کافه های شهر سالونیکا، یعنی اولیمپوس و کریستال که از جوانی با آن ها آشنا بود، می گذراند.

و بر فراز همهء این همهمه ها، صدای نافذ کمال، با پژواکی آشکار و شدید جریان داشت. او با قدرت تمام بحث می کرد و صدایش سخن دیگرانی را که می کوشیدند حرف او را قطع کنند خاموش می ساخت.

سیاست کلی داخلی و خارجی حکومت آتاتورک عبارت بود از جدایى دین از سیاست، تأسیس حکومت لائیک در ترکیه، ایجاد نظام حقوقی و قضایى اروپایى در این کشور، اتخاذ سیاست بی‏طرفی در مناسبات بین‏ المللی ترکیه به منظور حفظ استقلال کشور، پایه‏ریزی صنایع جدید مطابق الگوهای غربی، ترویج فرهنگ اروپایى و اتکا بر ناسیونالیسم و ملی گرایى ترکی. آتاتورک در چارچوب سیاست اسلام زدایى خود که انگلیسی‏ها به وی دیکته کرده بودند، پس از الغاء خلافت، وزارت شریعت و امور خیریه و دادگاه‏های مذهبی را منحل نمود. تعطیلی و تمسخر زیارتگاه‏ها و اماکن مذهبی، قرار دادن اذان ترکی به جای عربی، منع استفاده از نام‏های خانوادگی عربی، تغییرنام اسلامبول به استانبول، قرار دادن روز یکشنبه به عنوان روز تعطیل، ممنوعیت هر گونه حرکت مذهبی، ممنوعیت استفاده زنان از حجاب اسلامی، استفاده از تقویم میلادی به جای تقویم قمری، کنار نهادن دین رسمی اسلام و تعیین حکومت سکولار، جای‏گزینی الفبای لاتین به جای الفبای ترکی و نمونه‏های فراوان دیگر، از جمله اقدامات دین ستیز این عنصر خودباخته غرب می‏باشد. در همین راستا بود که رضا خان پهلوی پس از سفر به ترکیه و دیدار با آتاتورک، سیاست‏های سکولاریستی وی را در ایران به مرحله اجرا گذاشت. حکومت آتاتورک مبتنی بر یک نظام تک حزبی و دیکتاتوری بود.

و از ابتدای حکومت خود به اجرای برنامه‏های وسیعی برای اروپایى کردن ترکیه همت گماشت و در راستای تحقق این هدف، قانون مدنی سوئیس، قانون جزای ایتالیا و قانون تجارت آلمان را در کشور رواج داد. جمهوری ترکیه در مدت کوتاهی به دیکتاتوری کامل مبدل شد. کلیه امور مملکت با صدور فرمان از سوی آتاتورک انجام می‏گرفت و در برابر خواست او، مجلس و پارلمان اجازه هیچ گونه اعتراض و مخالفتی نداشتند. با این حال آتاتورک سعی می‏کرد در سیاست خارجی، خود را فردی صلح‏جو نشان دهد و به همین سبب، قراردادها و پیمان‏های دوستی متعددی را با کشورهای جهان به امضا رسانید. لوزان و برلین شاهد این امضاها می باشند. گرچه این سرهنگ ترک به یکی از شیوخ عثمانی قول داده بود مبانی اسلام عثمانی را حفظ کند اما با دیدن میزهای سبز لوزان و برلین قول ها را در پاکت مصرف داخلی گذاشت و با خنده های دیپلماتیک قراردادها را امضا کرد. آتاتورک چهار بار به ریاست جمهوری ترکیه انتخاب شد و سرانجام پس از پانزده سال زمام‏داری، در دهم نوامبر 1938م (1317ش) در 57 سالگی درگذشت.
همه‌ساله ساعت 9:05 روز 10 نوامبر، یک دقیقه مراسم سکوت به‌مناسبت درگذشت بنیان‌گذار ترکیه نوین، مصطفی کمال آتاتورک، و به‌دنبال آن، به‌صدا درآمدن زنگ مدارس و آژیر پایگاه‌ها در 9:06 (لحظه وفات وی) برگزار می‌شود.

 

لازم به ذکر است کاخ سفید خاورمیانه در «مزرعه و باغ وحش آتاتورک» بنا شده است. این روزها کاخ سفید جانشین کاخ صورتی شده است و به نمادی از بلند پروازی‌های سران این کشور در منطقه خاورمیانه بدل شده است.

«یادداشتی از جواد حاجی اکبری»


  

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر عباس بابایی زنده بود، آیا به کن می رفت؟

«مطمئنم روح پدرم الان نظاره گر من است ... این جایزه را از مردم دارم پس با تمام وجود و از اعماق قلبم به آنها تقدیم می کنم.» این ها جملاتی است که ساعت 22:30 (به وقت ایران) با زبان شیرین فارسی از تریبون مهمترین ماراتون فیلم سازان جهان، پخش شد. صحبت هایی که دل بخشی از مردم ایران را شاد کرد. شهاب حسینی نماد شهر کن؛ یعنی نخل طلایی را به مردم کشورش؛ ایران تقدیم کرد.

عباس «شوق پرواز»، یونس «پلیس جوان»، عماد «فروشنده»، رضا «پنج ستاره» و «حوض نقاشی»، حجت «جدایی نادر از سیمین»، حمید «تنهایی»، شاهین «زهر عسل»، مجید «واکنش پنجم» مراد «آدمک‌ها»، مرد اول شصت و نهمین جشنواره فیلم کن شد. همه حضار در جشنواره برایش دست زدند، از خانم هایی که لباس های سفارشی پوشیده بودند تا آقایانی که در حسرت نخل طلایی آه می کشیدند.

اما ماجرای جشنواره فیلم کن و نخل طلایی چیست؟

جشنواره فیلم کن در سپتامبر 1939م   )مهر 1318ش) به ابتکار وزیر وقت آموزش فرانسه «ژان زه» و در راستای رقابت با جشنواره فیلم ونیز، آغاز به کار کرد. گر چه این برنامه پرمخاطب در طول جنگ جهانی دوم تعطیل شد اما از سال 1946م (1325ش) با حمایت وزارت خارجه فرانسه، هر سال در جنوب فرانسه، با حضور بیش از هزار فیلم تشکیل می شود. نام این جشنواره را به مناسبت شهر برگزاری آن، «کن» نامیده اند. «کن» یکی از شهرهای ساحلی و تجملاتی استان «فرنچ‌ریورا»و معشوقه چهره‌های پولدار و سرشناس دنیا است.

این رویداد سینمایی معتبر در سال‌های 1948 م (1327ش) و 1950 م (1329ش) به علت مشکل بودجه برگزار نشد. بعدها ونیز و کن با تفاهم محرمانه ای، ونیز را در فصل خزان ابقا و کن را به فصل بهار منتقل کردند. در سال‌ 1960 م (1339 ش) کن جهانی شد و مدال معتبرترین جشنواره فیلم دنیا را نصیب خود کرد. برخی بر این باورند که حمایت وزرات خارجه فرانسه در جهانی شدن آن نقش به سزایی داشته است. این را از بوی تند سیاسی بودن جوایز، می توان استشمام کرد.

اولین بار در سال 1955 م (1335ش) به پیشنهاد «لوچینه لازون» جواهرساز پاریسی، برگ نخل که سمبل شهر کن بود به‌ عنوان جایزه، جایگزین جایزه بزرگ این جشنواره شد. نخل‌ طلایی از طلای 24 عیار ساخته شده است و به بالشی از جنس کریستال تکیه دارد.

نخل و دوربین زرین از مهمترین جوایز انتهای فرش قرمز می باشند. فرش قرمزی که به انسان هایی خاص سواری می دهد.!

برنامه‌های این جشنواره 20 میلیون یورویی، از هفت بخش اصلی تشکیل شده ‌است که شامل بخش ‌های مسابقه، خارج از مسابقه، نوعی نگاه، سینه فونداسیون (مسابقه فیلمهای کوتاه)، هفته منتقدان، دو هفته کارگردانان و بازار فیلم، می‌شود. این مسابقه به ظاهر جهانی برنامه های فرعی دیگری نیز از جمله: سینما پلاژ، بازار فیلم، کلاس عمومی توسط فیلمسازان مشهور جهان، بزرگداشت و ... دارد.

جشنواره بین‌المللی فیلم کن محل بسیار مناسبی برای تهیه کنندگان سینما از تمام نقاط جهان است که در آن می توانند فیلم‌های خود را به شرکت‌های بزرگ فیلمسازی عرضه کنند.

عسل آمریکایی از آندریا آرنولد، جولیتا از پدرو آلمودوار، شیطان نئون از نیکلاس ویندینگ رفن، دختر ناشناس از برادران داردن، پترسون از جیم جارموش، من دنیل بلیک از کن لوچ، فروشنده از اصغر فرهادی و بامحبت از جف نیکلز، مهمترین رقبای این دوره بودند.

در پایان، فیلم کوتاه «تایم کد» از «خوانجو خیمنز» اسپانیایی و فیلم بلند «من دنیل بلیک» از «کن لوچ» نخل های طلایی را از آن خود کردند. «الیور آسایاس» و «کریستین مونجیو» به عنوان بهترین کارگردانان، «اصغر فرهادی» بهترین فیلمنامه و «شهاب حسینی» بهترین بازیگر مرد شناخته شدند و با نخل طلایی به خانه بازگشتند. اصغر فرهادی علاوه بر دریافت برگی از نخل های کن، طعم 5 دقیقه تشویق ایستاده تماشاگران را نیز چشید.

 

گرچه امروز برای اهل سینما، شهاب در ساحل فرانسه با «فروشنده» درخشید، اما برای ما، شهاب در ساحل مقاومت یعنی ایران عزیز، با «شوق پرواز» نور افشانی کرد و ماندگار شد. حال جای این دو سوال در میان اهل هنر و رسانه ها خالی است که اگر عباس بابایی زنده بود و بازیگر برگزیده کن می شد، آیا به آنجا می رفت یا نه؟ اینکه فرانسه از یکسو کاریکاتوریست مقدسات ایرانی ها است و از یکسو به ایرانی ها جایزه می دهد، چگونه قابل جمع است؟

«یادداشتی از جواد حاجی اکبری»


  

صراطوقایع تاریخی امروز برابر با 9 خرداد در تقویم خورشیدی، مصاف 30 رجب برابربا 30 می است که شامل موارد زیر است .

رویدادهای مهم 9 خرداد در تقویم خورشیدی:

قوای عثمانی مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد و در داخل خاک ایران دست به کشتار و قتل و غارت زد طلیعه دار قشون عثمانی اسمعیل آقا سمیتقو یاغی معروف بود. فرمانفرما مأموریت یافت جلوی تعرضات قوای عثمانی را بگیرد .(1286 ش)

 

*ورود قوای استعماری انگلیس به سرزمین اسلامی عراق (1293 ش)

همزمان با گسترش آتش جنگ جهانی اول به نواحی شرقی اروپا، انگلستان، در سال 1293 شمسی برابر با 1914 میلادی به امپراتوری عثمانی اعلان جنگ داد و پس از چند روز تصمیم به اشغالِ شهر بصره در جنوب عراق گرفت.

چون اهالی بصره از این موضوع مطلع شدند، سخت به هراس افتادند و از علما کمک گرفتند. علمای آگاه به زمان نیز این بار چون همیشه، استراتژی مناسبی اتخاذ کردند و به ندای مظلومانه مردم بصره پاسخ مثبت دادند. آنان از یک سو فتوا بر وجوب دفاع دادند و از سوی دیگر، مردم را به مبارزه و پیکار علیه نیروهای متجاوز انگلیسی تحریک و تشویق کردند. خود نیز پیشاپیشِ مجاهدان و عشایر، به طرف میادینِ نبرد حرکت کردند و رهبری امت را در صحنه‏‌های جنگ بر عهده گرفتند. این جریان‌‏ها سرانجام به انقلاب مشهورِ سال 1920 میلادی برابر با 1299 شمسی عراق علیه نیروهای انگلستان، منجر شد.

این انقلاب هرچند به پیروزی کامل بر دشمن اشغالگر نیانجامید ولی قدرت و نفوذ روحانیان شیعه در میان اقشار مختلف مردم را به همگان نشان داد و بار دیگر پیروی ملت را از مراجع معظم تقلید آشکار ساخت.

*درگذشت "ناظم الاطباء" پزشک و لغت ‏شناس ایرانی (1303 ش)

میرزا علی اکبر خان نفیسی ملقب به ناظم الاطباء کرمانی در حدود سال 1336 شمسی (1263 قمری) در کرمان به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات مقدماتی، به فراگیری علومی چون حکمت الهی و فلسفه روی آورد و در مدرسه دارالفنون تهران، طب را آموخت.

ناظم الاطباء پس از پایان تحصیلات، نخستین بیمارستان جدید در ایران را تأسیس کرد و در مجلسِ حِفظُ الصَّحه (حفظ تندرستی) متشکل از پزشکان معروف شهر حضور داشت.

وی در سال 1261 شمسی (1298) دومین بیمارستان با سبک جدید را در مشهد بنیان نهاد و از 1271شمسی، از اطبای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار شد.

علی اکبر نفیسی علاوه بر طبابت به نگارش کتاب همت می‏‌ورزید و آثاری را نیز پدید آورد. آثار ناظم ‏الاطباء در طب شامل مجموعه کتاب‏‌های سودمندی است که توسط او تألیف و یا از منابع خارجی ترجمه شده است. ناظم الاطباء در گردآوری واژه‏‌های زبان فارسی نیز سعی بسیار مبذول داشت و آثار ارزشمندی به وجود آورد که مهمترین اثر او در این زمینه، فرهنگ نفیسی در پنج جلد است که مدت 25 سال از عمر خود را صرف گردآوری و تحریر آن کرد. ناظم الاطبا کرمانی سرانجام در 9 خرداد 1303شمسی در 77 سالگی درگذشت.


  

*رحلت فقیه اصولی آیت‌‏اللَّه "سیدمحمدباقر قاضی طباطبایی" (1326 ش)

آیت‏‌اللَّه حاج سیدمحمدباقر قاضی طباطبایی تبریزی در سال 1248 شمسی (1285 قمری) در تبریز به دنیا آمد و مبادی فقه و اصول و کلام و معقول را از علمای زادگاهش فرا گرفت. وی سپس برای تکمیل تحصیلاتش، در سال 1269 شمسی راهی عتبات عالیات گردید و در محضر میرزای بزرگ شیرازی در سامرا حضور یافت. آیت‏‌اللَّه قاضی پس از آن رهسپار نجف شد و در درس خارج آیات عظام: میرزا حبیب‌اللَّه رشتی، ملامحمد فاضل شرابیانی، محمد باقر اصطهباناتی و ملااسماعیل قراباغی شرکت جست. وی همچنین در درس اخلاق آخوند ملاحسین قلی همدانی حاضر شد و به مدارج والای اخلاقی و علمی دست یافت. این عالم ربانی پس از مدتی که در تبریز اقامت گزید، بار دیگر در حوزه علمیه نجف حاضر شد و در درس آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی حضور یافت. آیت‏‌اللَّه قاضی سرانجام پس از سیزده سال اقامت در نجف و اخذ اجازه اجتهاد از علامه سید محمدکاظم یزدی و فاضل شرابیانی و اجازه روایت از سیدابوالحسن اصفهانی، به تبریز مراجعت نمود و از آن پس به مدت بیش از چهل سال به درس و بحث و تالیف و تدریس همت گماشت. از این عالم ربانی تالیفات متعددی بر جای مانده که مَخزَنُ الفوائد فی حاشیةِ الفرائد، حاشیه بر فُصول الاصول و نیز تقریرات اساتدیش: میرزای رشتی، علامه یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی از آن جمله‏‌اند. این فقیه و مجتهد امامی، سرانجام پس از عمری سرشار از علم و معنویت، در نهم خرداد 1326 شمسی برابر با دهم رجب 1366 قمری چشم از جهان فرو بست و در تبریز به خاک سپرده شد. این عالم بزرگوار، پدر اولین شهید محراب آیت‌‏اللَّه سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی می‏‌باشد.

*افتتاح‌ بانک‌ صادرات‌ و معادن‌ (1332 ش)

*ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا و همسرش وارد تهران شدند. (1351 ش)

*سناتور سرلشکر بازنشسته حسن بقائی درگذشت. (1351 ش)

*روزنامه هرالد تریبون، مقاله ای تحت عنوان «پول نفت خاورمیانه دانشگاههای امریکا را به هم می ریزد» به چاپ رساند. (1357 ش)

*انتشار روزنامه‌ جمهوری‌ اسلامی (1358 ش)

*شهادت شهید اسماعیل کازرونی ‌زاده (1363 ش)

شهید اسماعیل کازرونی‌زاده، یکم مردادماه 1345شlsd در خانواده‌ای کاملاً مستضعف در رامهرمز چشم به جهان هستی گشود. به ‏علت این‏که اسماعیل در خانواده‌ای مؤمن و متعهد مراحل رشد و نمو را طی می‌کرد از‌‌ همان دوران کودکی، فرامین دین مبین اسلام را به ‏سرعت آموخته و در این راه از دوستانش پیشی گرفت. اسماعیل در سن سه سالگی پدرش را از دست داد. بدین‌‏ترتیب، درحالی‏‌که در سنین حساس رشد به ‏سر می‌برد از محبت پدری مرحوم گردید ولی هیچ‏گاه از وظایف اسلامی و مکتبی خود غافل نگردید به‏ طوری‏ که همیشه زبان‏زد دیگران بود. شهید کازرونی‌زاده دارای اخلاقی بسیار نیکو بود و همگی از او رضایت داشتند. اسماعیل، تحصیلات ابتدائی را در دبستان اقبال لاهوری با شایستگی به پایان رسانید و سپس وارد مدرسه راهنمایی امیرکبیر گردید که با موفقیت کلاس اول را هنمائی را نیز پشت سر گذاشت اما به ‏علت فقر شدید مادی دیگر نتوانست ادامه تحصیل دهد و درحالی‏ که سن و سال چندانی نداشت شروع به کار بنائی کرد تا از این طریق، مخارج خانواده را تأمین نماید. به ‏دنبال شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، از آنجا که اسماعیل نسبت به دین و مملکتش احساس مسئولیت می‌نمود، وارد بسیج گردید و در عملیات‌های مختلفی علیه متجاوزین بعثی شرکت جست تا این‏که سرانجام در تاریخ نهم خردادماه سال 1363 هجری شمسی در جزایر مجنون درحالی‏که مشغول نبرد با مزدوران بعثی بود، در سن هجده سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

*کشف "چشمه نقطه‌‏ای" در کهکشان راه شیری (1371 ش)

دکتر جلال صمیمی، محقق و استاد دانشگاه صنعتی شریف تهران، پس از بیست سال تحقیق درباره کهکشان راه شیری و آزمایش در مورد تابش اشعه گاما، موفق به کشف پنج چشمه گاما در مرکز این کهکشان شد. دکتر جلال صمیمی متولد سال 1319 در شهرستان زابل و دارای مدرک دکترا در رشته فیزیک است. او پس از مطالعات و تحقیقات گسترده، آزمایش‌‏های مکرر خود را در زمینه امولوسیون هسته‏‌ای انجام داد و سرانجام موفق به این کشف مهم شد.

رویدادهای مهم این روز در تقویم قمری (30 رجب ):

*درگذشت "امام شافعی"، پیشوای شافعیه (204 ق)

ابوعبدالّه محمد بن ادریس بن عباس که به جهت انتساب به جد بزرگش، شافع، به شافعی معروف گشت. وی در سال 150 هجری به دنیا آمد. از کودکی به همنشینی با علما رغبت داشت. وی در مکه و مدینه به ادامه‌‏ی تحصیل پرداخت و در سیزده ‏سالگی نزد امام مالک بن اَنَس حاضر شد و مورد تشویق او قرار گرفت. شافعی در فقه، علوم قرآنی، فنون شعر و لغت متبحر بود و دستی تمام داشت. او را اولین کسی می‌‏دانند که در آیات احکام و اختلاف اخبار و حدیث و اصول فقه تکلم کرده و کتاب نوشته است. احکام القرآن، ختلاف الحدیث، ادب القاضی، اصول الفقه و السُّنَن از تالیفات اوست. وی در 54 سالگی در مصر درگذشت.

*درگذشت‌ شیخ‌ الرئیس‌ حسن‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ سینا (428 ق)

*تولد شاه عباس صفوی (978 ق)

رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (30 می):

*میلاد دانته الی جیاری شاعر، نویسنده و اندیشمند فلورانسی قرون وسطی (1265م)

دانته الی جیاری Dante Alighieri شاعر، نویسنده و اندیشمند فلورانسی قرون وسطی به دنیا آمد. وی 13 سپتامبر سال 1321 میلادی در تبعید درگذشت. از دانته به عنوان بزرگترین شاعر قرون وسطای اروپا نام می‎برند. وی تالیف خود ـ Divine Comedy ـ را (که در ایران «کمدی الهی» ترجمه شده است) و از شاهکارهای ادبیات اروپا بشمار می‎رود به شعر گفته است. زندگانی نو = La Vita Naova اثر دیگر او مجموعه‎ای از 31 شعر است که با تفسیر و نثر، آنها را به هم پیونده زده است. چند تالیف غیر داستانی و یک کتاب نیمه تمام در حکمت (فلسفه) هم از او باقی مانده است.


  

*اعدام به روش کلیسای کاتولیک: آتش زدن محکوم! (1416م)

سی ام ماه می 1416 یک دادگاه مذهبی «جروم پراگGerome de Prague» اندیشمند 51 ساله را که از سوی کلیسای کاتولیک تکفیر شده بود مرتد شناخت و به مرگ محکوم کرد که همان روز در ملاء عام به یک تیر چوبی بسته و آتش زده شد. وی که یک چک (بوهمی) بود به سرزمین‎های مختلف از جمله خاور میانه مسافرت و در انگلستان، فرانسه و آلمان تحصیل کرده بود. جروم از هواداران آزادی بیان و از منتقدان روش‏‎های کلیسای کاتولیک از جمله فروش عفو مجازات گناهکاران از سوی کشیش‎ها بود.

وی در دادگاه مذهبی اتهام ارتداد را رد کرد و گفت که تنها گفته است: آنان که نظری مغایر نظرات کلیسا دارند حق دارند آن را بیان دارند و این، به معنای حمایت از این افکار نیست، و تنها دفاع از آزادی بیان و اندیشه و بحث و جدل است. ولی استدلال او که مرتد نیست مورد قبول واقع نشد و به مرگ محکوم شد.

جروم سال‎ها از اندیشه «یان هاس John Huss (هوس)» مبنی بر لزوم اصلاحات در وضعیت و طرز کار کلیسای کاتولیک حمایت کرده بود و هنگام اعدام یان هاس دست به تظاهرات و اعتراض زده بود. یان هاس ششم ژوئیه سال 1415 به حکم شورای کلیسای کاتولیک در آلمان آتش زده شده بود. با اعدام این دو تن این صدا خاموش نشد و قرن بعد به پیدایش پروتستانیسم انجامید. جان فاکس در کتابی که در این زمینه منتشر ساخته یان هاس و جروم دو پراگ را شهید خوانده است. وی در همین کتاب جزئیات اعدام از طریق آتش زدن به حکم شورای کلیسای کاتولیک را شرح داده است. فاکس پشت جلد کتاب خود را با تصویری از چگونگی آتش زدن جروم دو پراگ مزین کرده است که کلیشه این تصویر در زیر آمده است. طرز اعدام محکومان کلیسا در آن زمان از این قرار بود که محکوم را در یک میدان عمومی و یا محوطه مقابل کلیسا به تیری قطور می‌بستند و در اطرافش چوب و هیزم قرار می‎دادند و آتش می‎زدند. اگر ماموران اعدام (جلادان) انصاف داشتند چوب‎ها را دور از محکوم قرار می‎دادند تا قبل از سوختن با آتش، از استنشاق دود فوت شود و زجر سوختن را تحمل نکند و چنانچه کینه شخصی از محکوم داشتند چوب‎ها را در قطعات کوچک و با شاخه درخت نزدیک به او قرار می‎دادند تا بدنش بسوزد و به تدریج و با زجر جان بدهد. مجازات افراد مرتد و جادوگران از طریق آتش زدن که از سال 1184 میلادی متداول شده بود توسط انقلاب فرانسه محکوم و متروک شد. این نوع مجازات قبلا از سوی رومی‎ها در مورد پیروان مسیحیت اعمال می شد که کلیسای کاتولیک 8 ـ 9 سده بعد آن را در مورد تکفیر شدگان و افراد مرتد دوباره متداول ساخت.

*سوزاندن دوشیزه "ژاندارک" یکی از شخصیت‏‌های تاریخی فرانسه (1431م)

ژانْ‏دارْکْ یا ژندارک دختری روستایى بود که در 6 ژانویه 1412میلادی در روستای دمرمی در فرانسه متولّد شد. در زمانی که ژندارک، نوجوانی بیش نبود نواحی وسیعی از فرانسه تحت استیلای انگلیسی‏‌ها و متحدین آن‏ها قرار داشت. ژاندارک چون نگرانی مردم کشور خود را از هجوم سربازان انگلیسی نگریست، در عالم رویا، خود را مامور دید که به نجات کشور برخیزد. از این رو با پافشاری تمام، سردار گروهی از لشکریان "شارل هفتم" فرانسه شد و با عدّه قلیلی، انگلیسی‏‌ها را مجبور به ترک محاصره آزلِئان از نواحی فرانسه کرد و بر آن‏ها ظفر یافت. لیکن در جنگی دیگر، ظاهراً به علّت خیانت اطرافیان به دست دشمنان افتاد و سپس او را به انگلیس‌‏ها فروخت. پس از دستگیری او، علی‏‌رغم جانفشانی‌‏های وی در دفاع از فرانسه، پادشاه این کشور کمترین دفاعی از وی نکرد و ژاندارک در دادگاه تفتیش عقاید به جرم جادوگری و همدستی با شیطان به مرگ محکوم شد. سرانجام، ژاندارک در 30 مه 1431میلادی در 19 سالگی زنده زنده در آتش سوخت و از آن پس به عنوان قهرمان ملی و اسطوره‏ای برای کشور فرانسه تبدیل شد. 25 سال بعد در سال 1465میلادی، حکم دادگاه تفتیش عقاید توسط حکومت وقت لغو شد و از ژاندارک اعاده حیثیت گردید. هم‏چنین در سال 1920، ژاندارک توسط کلیسا در ردیف قدیسان مسیحی قرار گرفت.

*درگذشت "فرانسوا وُلتِر" فیلسوف و نویسنده مشهور فرانسوی (1778 م)

فرانسوا ماری آروئه معروف به ولتر، نویسنده نام‏‌آور فرانسوی در 21 نوامبر 1694میلادی در پاریس به دنیا آمد. وی در محیطی تحصیلات خود را ادامه داد که آزادی اندیشه تا قعر لذات جسمانی مجاز شمرده می‌‏شد. با این حال وی ذوق ادبی خود را در سرودن هجویاتی علیه برخی مقامات حکومت به کار گرفت و به همین علت به زندان افتاد. هرچند ولتر پس از یازده ماه زندان بر اثر کوشش دوستانش آزاد شد اما در استحکام و مقاومت روحی وی خللی ایجاد نگردید و باز کار را شروع کرد و در نتیجه برای بار دوم به زندان افتاد. با این حال آزادی وی از زندان برابر با تبعید او از فرانسه گردید و ولتر راهی انگلستان شد. او سالیانی در انگلستان اقامت گزید و پس از مطالعه و آشنایى با برخی متفکران آن سامان، در گوشه‌‏ای به انتشار آثار خود پرداخت. ولتر در آثار خود، انسان را به تامل و تردید و سنجش می‏‌کشاند. خرافات و موهومات را خوار می‏‌شمرد و واعظان یاوه‏‌گو و متشرعان نادرست را به بادِ مسخره می‏‌گیرد. او ظلم و قساوت و تبعیض را رذیلت می‏‌دانست و حکومت جور و اجحاف را منشأ مفاسد اخلاقی می‏‌شمرد. ولتر با زبردستی و ظرافت تمام توانسته است با گرداندن کلام از صورتی به صورت دیگر، طنز آمیزترین تاثیر را به نوشته‏‌های خود بدهد. تعبیرات وی همیشه شیرین و ماهرانه و بی‌‏تکلّف است. به همان اندازه که اثر قلمش نوربخش است، طنزهایش ویران‏گر است. هم‏چنین ایجاز و وضوح، خصوصیتی است که در همه نوشته‏‌های او وجود دارد. مذهب واقعی او تقوایى آمیخته با وجدان و براساس اغماض مذهبی بود. وی به امور ماوراء الطبیعه، جز به قدرت الهی به چیزی عقیده نداشت و مذهب کاتولیک را سدی برای تجلی روح بشر می‏‌پنداشت. ولتر که به آزادی اندیشه و بیان و اصول حقوق انسانی پای‏بند بود، مصلح و پیشوای جامعه و یکی از ارکانی معرفی شد که برای انقلاب فرانسه که یازده سال پس از مرگش به وقوع پیوست، آماده کرد. شیوه انشاء ولتر ممتاز بود. هیچ کس روشن‌‏تر، زیباتر و صحیح‌‏تر از وی به زبان فرانسوی ننوشته است و نه تنها در نثر، بلکه در شعر نیز از ظرافت طبع برخوردار بود و هم‏چنین به عنوان تراژدی‏‌نویس بزرگ زمان شهرت داشت. ولتر در سال 1755میلادی ساکن ژنو شد و از آن زمان به بعد، خانه او، کانون علم و ادب اروپا گردید. از ولتر آثار متعددی برجای مانده که فرهنگ فلسفی، تاریخ پتر کبیر، ساده دل و ژول سزار از آن جمله است. فرانسوا ولتر سرانجام در 30 مه 1778میلادی به علت خستگی و کار زیاد در 84 سالگی درگذشت. او معتقد بود که بهترین کشور، کشوری است که در آن فقط قانون حکومت کند گرچه تصور می‏‌کرد چنین کشوری وجود ندارد. هم‏چنین این جمله از اوست. اگر خدا نباشد باید آن را اختراع کرد.

*تولد "ژوزف لوساک" فیزیک‏دان و شیمی‏دان فرانسوی (1778 م)

ژوزف لویى گی لوساک، دانشمند فرانسوی در 30 مه 1778میلادی متولد شد و تحصیلات خود را در پلی‏تکنیک پاریس به پایان رسانید. آشنایى وی با بارتوله شیمی‏دان فرانسوی باعث علاقه او به علم شیمی گردید. وی در طول زندگی خود تحقیقات و کشفیات مختلفی انجام داد. کشف سیالوژن که گازی سمی است، اختراع نوعی الکل‏سنج و چگالی‏سنج و تشخیص کُلر به عنوان یک عنصر، از جمله کشفیات اوست. مهم‏ترین فعالیت علمی او، وضع قوانین انبساط گازهاست، که به نام وی و همکارش شارل، تحت عنوان قانون شارل - گی لوساک ثبت شده است از دیگر اقدامات گی‏لوساک، کشف عنصر شیمیایى بود که آن را در سال 1808میلادی اعلام کرد. وی هم‏چنین دریافت که در موقع تشکیل ترکیبات شیمیایى، گازها به نسبتی ساده با هم ترکیب می‌‏شوند. لوساک در سال 1811میلادی تحقیقاتی برای تعیین ترکیب شیمیایی شکر انجام داد. از سوی دیگر، آزمایشات و هزینه‏‌های آن مورد حمایت ناپلئون بُناپارت قرار داشت چرا که وی به دنبال کسب شهرت و قدرت در عرصه جهانی بود. گی لوساک در سال 1831میلادی به نمایندگی پارلمان فرانسه انتخاب شد و سرانجام در سن 72 سالگی به سال 1850میلادی در گذشت.

*زادروز میخائل باکونین فیلسوف روس و صاحب فرضیه آنارکیسم (1814 م)

میخائل باکونینMikhail Bakunin فیلسوف روس و صاحب فرضیه آنارکیسم یا آنارشیسم به دنیا آمد و 62 سال عمر کرد. وی پس از تحصیل فلسفه، از کشورهای متعدد ازجمله آلمان، فرانسه، سویس، انگلستان، آمریکا و ژاپن دیدار کرد و با وضعیت زندگانی مردم و مسائل موجود آشنا شد. او با مارکس ملاقات کرد و پس از بحث فراوان با او، با دیکتاتوری پرولتاریا مخالفت کرد و گفت که افتادن مدیریت‎ها به دست عوام الناس تولید فساد و بی‎قانونی می‎کند، باعث دلسردی مردم، مرگ انگیزه و خلاقیّت و مآلا شکست و فروپاشی می‎شود. باکونین ضمن تایید نوعی سوسیالیسم، در عوض از قرارگرفتن امور از پایین تا بالا در دست شوراها حمایت و به این ترتیب حکومت فردی را در هر شکل آن رد کرد. فرضیه باکونین تاکید بر آزادی عمل فرد دارد تا انگیزه پیشرفت داشته باشد. باکونین در آلمان به بررسی عقاید هگل و فیخته پرداخت و در فرانسه کمک به ایجاد کمون پاریس کرد تا این شورا به جای دولت امور را به دست گیرد. به این ترتیب آنارشیسم طبق فرضیه باکونین عبارت از یک جامعه نیمه سوسیالیستی است که توسط شوراها و فدراسیون‌ها (مجموعه شوراهای یک حرفه و ...) و کنفدراسیون (مجموعه فدراسیون‎ها) اداره شود و فرد در این جامعه آزادی عمل کامل داشته، آموزش و پرورش اجباری و رایگان باشد و استثمار محو شود و اثری از آن نباشد. بعدا در پی چند ترور، نام آنارشیسم مترادف با خشونت و آشوب شد که باقی مانده است.


  

*تولد هاوارد هاکس، کارگردان آمریکایی، "ریو لوبو" و "هاتاری" عناوین مهمترین آثار اویند. وی در سن 81 سالگی در گذشت. (1977-1896 م    )

 

*پایان نبرد "مارِن" بین ارتش آلمان و نیروهای متفقین در جنگ جهانی اول ( 1918 م)

نبرد بزرگ "مارن" در جریان جنگ جهانی اول در 25 مه 1918میلادی، بین ارتش آلمان و نیروهای متفقین شامل امریکا، انگلیس و فرانسه در نزدیکی رود مارن در شمال شرقی فرانسه روی داد. در این جنگ پنج روزه که در 30 مه آن سال پایان یافت و به پیروزی آلمان منجر شد، 55 هزار تن از قوای متفقین اسیر شدند. با وجود این، ارتش آلمان در مارن متوقف شد و نتوانست خط دفاعی متفقین را درهم بشکند. به همین دلیل از این به بعد، حملات متفقین به ارتش آلمان آغاز شد و آلمانی‏‌ها شروع به عقب‌‏نشینی کردند.

 

*درگذشت اندیشمند بزرگ روس، گئورگی پله خانوف ( 1918 م)

سی ام ماه می سالگرد درگذشت اندیشمند بزرگ روس، گئورگی پله خانوفGeorgi Plekhanovاست که در سال 1918 در 62 سالگی فوت شد. وی یک مارکسیست بود ولی جامعه روسیه را «نارس» برای پیاده کردن این فرضیه می‌دانست. پله خانوف که اینک درستی باور او به ثبوت رسیده است بارها به لنین که به اتفاق نشریه «ایسکرا (جرقه) » را منتشر می‌کردند تاکید کرده بود که فعلا باید از مرحله سوسیال دمکراسی آغاز، برایش تبلیغ و انقلاب را بر پایه آن قرار دهند. همین افکار پله خانوف باعث پیدایش و رشد «منشویسم (در برابر بلشویسم)» شد. وی در کنگره سال 1903 چپگرایان انقلابی روسیه با انترناسیونالیسم پرولتاریاییProletarian Internationalismمخالفت کرد و راه منشویک‎ها و ناسیونالیستی (همان راه سوسیال دمکرات‎های روسیه) را در پیش گرفت ولی از حمایت اصولی از مارکسیسم دست برنداشت. او تا پایان عمر که از بیماری سل درگذشت می‎گفت: مارکسیسم فرضیه‎ای است خوب و ایده آل، ولی جوامع بشری و به ویژه جامعه روسیه هنوز به جایی نرسیده‎اند که آمادگی پیاده کردن موفقیت آمیز این فرضیه را داشته باشند به همان گونه که جامعه ایران باستان با همه اشتیاق اولیه‎اش، فرضیه مزدک را که تفاوتی با فرضیه مارکس نداشت هضم نکرد. پله خانوف نیز بمانند لنین سال‎ها به صورت پناهنده در سویس بسر برده بود. از پله خانوف کتاب‎های متعدد و نیز رسالات فراوان در تعریف انواع سوسیالیسم و «مارکسیسم عملی» باقی مانده است. همین نوشته‎ها او را در ردیف تئوریسین‎های بزرگ قرن 20 قرار داده است. مهمترین کتاب‎های تالیف پله خانوف عبارتند از: «آنارشیسم و سوسیالیسم»، «تاریخ از نگاه یکتاشناسان»، «تاریخ متریالیسم»، «حقایق منطقی»، «اهمیت مطالعه تاریخ از نظر تحولات اندیشه»، «نقش فرد در تطور تاریخ» و آخرین تالیف او «مشکلات ریشه‎ای مارکسیسم».

*درگذشت "بوریس پاسترناک" بزرگ‏ترین شاعر معاصر روس (1960 م)

بوریس لئونیدویچ پاسْتِرناک شاعر بزرگ روسی در 10 فوریه 1890میلادی در خانواده‌‏ای هنرمند در مسکو به دنیا آمد. وی مدتی در رشته‏‌های موسیقی، حقوق و فلسفه تحصیل کرد. اما سرانجام به سرودن شعر و نمایش‏نامه‌‏نویسی روی آورد و از دهه 1930 به عنوان بزرگ‏ترین شاعر روسیه شناخته شد.

وی در این زمان به انتشار آثار خود پرداخت و به شهرت رسید. آثار وی بعضاً درباره انقلاب روسیه بود و جنبه‏‌های عاطفی و انقلابی، در آن با یک‏دیگر ارتباط نزدیکی داشتند. پاسترناک سپس به مدت ده سال به ترجمه آثار بزرگ خارجی به زبان روسی دست زد و بیشتر آثار شکسپیر، به وسیله او به این زبان ترجمه شد. این شاعربرجسته، پیرو سبک رئالیسم یا واقع‏بینی بود و اشعار خود را با این سبک می‏سرود. وی در سال 1957میلادی کتاب معروف خود با نام دکتر ژیواگو را منتشر کرد که این امر غوغای فراوانی را برانگیخت. کتاب مزبور هرچند مربوط به سرگذشت دوران استالین بود ولی با ظرافتی فراوان، تاروپود سیستم سوسیالیستی شوروی را به باد انتقاد گرفته بود. پاسترناک پس از انتشار این کتاب از اتحادیه نویسندگان اخراج شد و تا آخر عمر، گوشه‏‌گیری و عزلت اختیار کرد. یک سال پس از انتشار کتاب دکتر ژیواگو، در سال 1958، این کتاب برنده جایزه ادبی نوبل گردید اما حکومت وقت شوروی او را از خروج از کشور و دریافت این جایزه منع کرد. از این‏رو، پاسترناک بر اثر فشار دستگاه کمونیستی، طی نامه‏ای دریافت جایزه نوبل را رد کرد. قلم پاسترناک ساده و روان بود و از پیچیدگی و ابهام کمتری برخوردار است.

وی شاعری درون گراست که در اشعار خود می‏‌خواهد به درون دنیای محسوس و مرئی نفوذ کند.

علاوه برکتاب دکتر ژیواگو، بسیاری از آثار پاسترناک مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفتند. چرا که وی درمحیط بسته شوروی کمونیستی، با خلق این آثار، به طور غیرمستقیم، ارزش‌‏های این انقلاب و در حقیقت حقانیت هیأت حاکمه را زیر سؤال می‏‌برد. با این حال، نفوذ اشعار وی بر نسل جوان انکارناپذیر است. بوریس پاسترناک سرانجام در 30 مه 1960میلادی در هفتاد سالگی درگذشت و به طرز با شکوهی تشییع شد. آسمان زمینی، دومین پرنده و زندگی خواهرم از دیگر آثار پاسترناک می‏‌باشند.

 

روز ملی "کرواسی" (1980 م)

در کشور یوگسلاوی سابق، همواره صرب‏‌ها نسبت به دیگر اقوام، اقتدار و برتری داشتند و همین موضوع باعث نارضایتی اقوام دیگراز جمله کروات‏‌ها شده بود. اگر چه کروات‏‌ها قیام‌‏ها و اعتراضات متعددی علیه صرب‏‌ها انجام دادند اما تحولات شوروی و تضعیف کمونیسم در سال‏‌های آخر دهه 1980، زمینه را برای رشد احساسات ملی گرایانه کروات‏‌ها و استقلال‌‏طلبی آن‏ها فراهم کرد. با افزایش قدرت کروات‏‌ها، دولت مرکزی مجبور به گفتگو با آنان درباره افزایش اختیارات کرواسی شد. سرانجام مردم کرواسی خواستار استقلال شدند که این درخواست حمله نظامی ارتش یوگسلاوی را به دنبال داشت. اما با مقاومت مردم و حمایت دولت‏‌های غربی، یوگسلاوی تهاجم نظامی خود را پایان داد. کرواسی با بیش از 56 هزار کیلومتر مربع در شرق اروپا و در همسایگی اسلوونی، بوسنی، یوگسلاوی و مجارستان واقع است. جمعیت آن 4/5 میلیون نفر بوده که اکثریت آنها مسیحی و عمدتاً پیرو مذهب کاتولیک هستند. از آن جا که این کشور با رشد منفی جمعیت مواجه می‌‏باشد بنابراین پیش‌‏بینی جمعیت آن تا سال 2025 کمتر از 4/5 میلیون نفر خواهد بود. ملیت‏‌های گوناگونی از جمله کرواتها که اکثریت دارند و نیز صرب‏‌ها و بوسنیایى‏‌ها و مسلمانان در کرواسی زندگی می‏‌کنند. زبان رسمی این کشور کرواتی است و پایتخت آن زاگرب و اشپیلت و رییِکا از شهرهای مهم آن هستند. واحد پول کرواسی کونا می‏‌باشد. نوع حکومت این کشور، جمهوری چند حزبی با دو مجلس قانون‌‏گزاری است. 25 ژوئن روز استقلال این کشور از فدراسیون یوگسلاوی و 30 ماه مه روز ملی این کشور است.

منبع: فارس

  
<   <<   136   137   138   139   140   >>   >