مقررات را باید همه حفظ بکنیم
شما آزادید؛ آزادی را صرف کنید درصلاح ملت ، در صلاح کشور. و آزادی برای این نیست که هرکس هرکاری میخواهد بکند. قاچاق فروشی بکند، گرانفروشی بکند ،سرحدات را به هم بزند، نظام را به هم بزند؛ جهات مقررات ملی و دولتی و اسلامی را ملاحظه نکند . معنای آزادی این نیست . آزادی در حدود مقررات است . مقررات را بایدحفظ کرد. کسی حق ندارد به شما تعدی بکند؛ شما آزادید، و کسی حق ندارد شما رامحدود کند؛ لکن مقررات را باید همه حفظ بکنیم.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
صحیفه نور، جلد 8 ، صفحه 37
امام خمینی(ره) در سال 57: راهپیمایی اربعین وظیفه شرعی و ملی است
??امام خمینی(ره) در 25 دی 1357 در آستانه اربعین حسینی در پیامی خطاب به ملت ایران اعلام داشتند: «اربعین سید مظلومان و سرور شهیدان رسید. بر ملت رشید و آگاه ما اربعینهای سودمندی گذشت. سالهایی بس تلخ و رنج آور در این پنجاه سال و تلختر و رنج آورتر در این یکی دو سال اخیر که ملت شجاع ما را علیه استبداد و استعمار به حرکت درآورد.
??امسال اربعین امام امت در خلال اربعینهای پیروان و شیعیان آن بزرگمرد اسلام واقع شده و گویی خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست،خون طاهر آنان به حکومت طاغوتی یزید خاتمه داد، و خون پاک اینان سلطنت طاغوتی را به هم پیچید. اربعین امسال استثنایی و نمونه است؛
??راهپیمایی و تظاهرات پرشور در این اربعین وظیف? شرعی و ملی است. ملت بزرگ ایران در سراسر ایران با راهپیمایی و تظاهرات خود این نظام را دفن میکند، و مخالفت خود را با "شورای سلطنت" غیرقانونی اعلام مینماید، و پشتیبانی خود را برای چندمین بار از جمهوری اسلامی اعلام میکند.»
Cuarenta esfuerzo para visitar
Columna +provincia?
Imán Hasan Askari (P) dijo: "Momin firma una quinta parte de la oración y la peregrinación Alkhmsyn Alarbyn y Altkhtm por Yamine y ERYD Aljbyn y Aljhr BBSM de Dios"; "un signo de fe y chiíes, cinco elementos: oración Cincuenta y uno por unidad, cuarenta peregrinación Hosseini, un anillo en la mano derecha, postrado en el suelo y contando altura Compasivo, el Misericordioso ".
El significado de la oración cincuenta y un unidades, las oraciones obligatorias diarias diecisiete más oraciones voluntarias que compensar los defectos y debilidades oraciones, especialmente durante las oraciones del amanecer en la noche es muy útil. Cincuenta y una de estas unidades para coordinar la oración y trajo la ascensión del profeta Mahoma chiíta (sas). Tal vez la oración de alabanza para describir la ascensión del creyente es que al hacerlo vendrá de la Ascensión y la Ascensión se lleva humano.
Otros casos mencionados en la historia, todas las coordenadas chiíes porque sólo la próstata chiíta en el suelo y Ghyrshyh el nombre de Dios o no dicen o lo pronuncian lentamente. La peregrinación chií que anillo de la mano derecha y también sabe Cuarenta Hosseini recomendada
Cuarenta sentido de su caminar, una peregrinación de cuarenta creyentes, porque este tema no tiene que chiíta, así como "A y L" en la palabra "Alarbyn", indica que el propósito del Imam Askari (as) de cuarenta vista famoso y tradicional de la gente, a diferencia la palabra "Cuarenta" en muchas tradiciones que sin estados "una mancha", tales como el Imam Sadiq (P): "me mantuvo mi Dios Bsh Hadysna Cuarenta Hadisa Yom Alqyamh a sabiendas Fqyha"
Cuarenta peregrinación importancia, no sólo para este signo de la fe, pero de acuerdo con esta historia en las oraciones se recitaban fila. Según este relato, como la oración de la religión, y la ley, y la peregrinación a Karbala incidente Columnas Cuarenta provincia.
En otras palabras, de acuerdo a la palabra del profeta Mahoma (P): extracto del Corán y la progenie de la misión del profeta es "... el Libro de Allah y mi progenie de Annie ápice Fykm Alsqlyn poco."
Florecer el movimiento a la luz de la razón Hosseini Página 228
??اهتمام به زیارت اربعین
ستون ولایت؟
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: «علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین و زیارة الأربعین و التختّم فى الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرّحمن الرّحیم»؛ «نشانه های مؤمن و شیعه، پنج چیز است: اقامهی نمازِ پنجاه و یک رکعت، زیارت اربعین حسینی، انگشتر در دست راست کردن، سجده بر خاک و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم».
مراد از نماز پنجاه و یک رکعت، همان هفده رکعت نماز واجب روزانه به اضافهی نمازهای نافله است که جبران کنندهی نقص و ضعف نمازهای واجب است؛ به ویژه اقامهی نماز شب در سحر که بسیار مفید است. نماز پنجاه و یک رکعت به شکل مذکور از مختصات شیعیان و ارمغان معراج رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. شاید سرّ ستودن نماز به وصف معراج مؤمن این باشد که دستورش از معراج آمده است و نیز انسان را به معراج می برد.
موارد دیگری نیز که در روایت یاد شده، همگی از مختصات شیعیان است؛ زیرا فقط شیعه است که سجدهی بر خاک دارد و نیز غیرشیعه است که یا بسم الله الرحمن الرحیم را نمی گویند یا آهسته تلفظ می کنند. همچنین شیعه است که انگشتر به دست راست کردن و نیز زیارت اربعین حسینی را مستحب میداند
مراد از زیارت اربعین، زیارت چهل مؤمن نیست؛ زیرا این مسأله اختصاص به شیعه ندارد و نیز «الف و لام» در کلمهی «الاربعین»، نشان می دهد که مقصود امام عسکری (علیه السلام) اربعین معروف و معهود نزد مردم است؛ خلاف کلمهی «اربعین» در بسیاری از روایات که بدون «الف و لام» آمده است؛ مانند این روایت امام صادق (علیه السلام): «من حفظ من أحادیثنا أربعین حدیثاً بعثه الله یوم القیامة عالماً فقیهاً»
اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است، بلکه طبق این روایت در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. برپایهی این روایت، همان گونه که نماز ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثهی کربلا نیز ستون ولایت است.
به دیگر سخن، براساس فرمودهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: عصارهی رسالت نبوی قرآن و عترت است؛ «إنى تارک فیکم الثقلین... کتاب الله و... عترتى أهل بیتى»
شکوفایی_عقل_در_پرتو_نهضت_حسینی ص 228
سحر خیزی :
زمانی هر آنچه می گشتم او را نمی یافتم ، بر این جستجو بس ره پوییدم تا روزی سایه او را دیدم صباحی چند ،آنگاه که خورشید طالع می شد ،سایه اش را برایم به نمایش می گذاشت؛با حرکت این سایه هر بامداد ،دل خوش می داشتم ،تا روزی مبارک از روزن در آینه ای دیدم که جمالش در آن متجلی شده ،جمالی بس دل فریب که غم از دلم برداشت و چشمانم را خیره جمال خود نموده ،دیگر به چه می توانم نگریست؟
ندانی که اگر در خورشید نگریستی دیگر تا مدتی چیزی را نبینی .
رازیست مرا با شب و رازیست عحب
شب داند و من دانم و من دانم و شب
آنکه این راز داند ،روی از او باز نگیرد و آنکه این انس یافت دیگرش با هیچ کس انس نبود ،غم او به هزار شادی ارزد ،حزن او حزن سبز است و انس با او روح و راحت است.
حضرت استاد کریم محمود حقیقی
ساغر سحر ص 137
"یا غایت الامال العارفین"
??_رسالت و هدف اصلی دین ،بیدار نمودن انسان از خواب و رویای طبیعت و آگاهی وی از اینکه در مسیری قرار گرفته که در نهایت یا به سوی شادی، بهشت، و خدا ختم میگردد و یا به سوی غم ، خسران و هجران.
انسان مومن، با بکار بستن یکسری اوامر و نواهی که ریشه در منطق و فطرت اصیل وی دارد، لحظه به لحظه از ظلمتکده ی محدود و تنگ و تاریک "من" و" نفس" نجات یافته و به سوی زیبایی، شادی و خدا که اصل همه شادی هاست حرکت می نماید.
بنابراین جای بسی تاسف دارد: اولا برای کسانی که خود را از دین، دینداری و رعایت اصول اخلاقی بی نیاز می دانند و ثانیا برای کسانی که خود را روشنفکر نیز میدانند ولی ریشه دین و دینخواهی را در غم و اندوه، ترس،جهل،فقر و نا آگاهی دانسته و دین را محدود کننده آزادی های انسان می دانند ،در صورتیکه دین آزاد کننده انسان از همه قید و بند ها و اسارت هایی است که آدمی به علت ناآگاهی به دست و پای خود زده است.
چیست دین؟ برخاستن از روی خاک
تا ز خود آگاه گردد جان پاک
??-هدف راهرو راه کمال از عبادت و سلوک ،گام نهادن در مسیر خودسازی ،کسب شناخت و معرفت به منظور رسیدن به شهود و لقای پروردگار می باشد :
" فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ " کهف آیه 110
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم
سالک با بدست آوردن شناخت ،معرفت و آگاهی ،لحظه به لحظه "نفس" و "من" خود را تضعیف می نماید تا جایی که "من اعتباری و خیالی " خود را از میان بردارد و به مقام فنا برسد و فاصله ای بین او و معشوق باقی نماند و "خدای ماند و بس".
بنابراین پای نهادن در این راه به منظور کسب توانایی های روحی و یا کرامات و غیره، همه جنبه نفسانی داشته و حکایت از این دارد که هنوز شخص در بند "نفس "و "خود" می باشد .
انسان عاشق همه همت خود را متوجه کسب شناخت و معرفت می گرداند و توجهی به مسایل این چنینی ندارد :
هر چه در این ره نشانت دهند
گر نستانی به از آنت دهند.
??- ستون عرفان اسلامی و حتی محور کلیه مکاتب عرفانی جهان، بر اساس" تزکیه نفس و ترک گناه" می باشد .بنابراین جهت رسیدن به شهود عرفانی "تقوا "لازمه کار می باشد و بدون تهذیب نفس، شاید بر معلومات عرفانی شما افزوده شود ،ولی هیچگاه به معرفت شهودی نخواهید رسید.
" قد افلح من تزکی "اعلی آیه 14
??-به گمان بعضی ،عرفان و خداشناسی مختص عده ای خاص می باشد و نیاز به تحصیلات دانشگاهی و حوزوی دارد ،در صورتیکه چه بسا افراد تحصیل کرده که علم عرفان را خوب به "ذهن" سپرده اند، اما چون در عمل تقوای لازم را نداشته اند ،بنابراین شاهد تغییراتی در خود نبوده اند، و چه بسا افراد بیسواد که بخاطر رعایت تقوا و حدود الهی ،تحصیل کردگان در برابرشان زانو زده اند.
بشوی اوراق اگر همدرس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد.
?? در سلوک، در صورتیکه بتوان شخصی ره رفته را به عنوان استاد راه برگزید بسیار مفید و سودمند است ،ولی درصورتیکه کسی به استاد دسترسی نداره ،اگر تقوای الهی پیشه کند و به یقینیات خود عمل کند ، خود خدا استاد و راهنمای وی خواهد شد و به وقتش استاد نیز سر راه وی قرار خواهد داد. خداوند می فرماید :
"اتقوالله و یعلمکم الله":یعنی تقوای الهی پیشه کنید که خود خدا استاد و راهنمای شما خواهد شد.282 بقر
هذا تتمة شهوة
ثقة بالله العباسی قوله أن الجماع کان الحماس کبیرا. الخاص بک المخدرات طبیب الخاصة لزیادة الطلب على الطاقة باه. ارتفاع الجماع یدمر الجسم قال الطبیب أنا لا أرید لک أن ترتدیه. وقال ینبغی تعزیز خیار ثقة. أمر الطبیب لحوم البقر السبع سبع مرات من الخل المصنوع من الغلیان بعد خمره لکمیة من ثلاثة دراهم (54 البذور) تناول الطعام. وقال انه لم یتصرف وفقا لواثق أنه تجاوز تساهل قویة بما یکفی لأعود قریبا مع المرض وذمة.
واتفقوا على أن الأطباء یجب تقسیم بطنها بعد ذلک لاطلاق النار علیه فی الفرن مع التفتا الزیتون صباحا. الأحمر هو فحوى التهاب. إلا أنها منعت ثلاث ساعات من میاه الشرب. وقال أفران مستمرة بالنسبة لی للعودة إذا لم یکن کذلک، وسوف یموت. عاد إلى الفرن من یصرخ.
انفجرت ????N الدیدان. خرجوا من ثقة الأزرق انسحبت من الفرن، بینما کان جسده الأسود. بعد أن تم تدمیر ساعة. کما توفی، وقال انه انسحب على النسیج. کان الناس بالولاء مشغول إلى المتوکل. نسوا Vasegh جثة فأر فی حدیقة أخرج عینیه لم یکن أی شخص یلاحظ أن هذا الحدث لأخذ حمام لها.
المنتهى، ص. 231.