Escritura de luz: (sahife nur)
Toda la difícil situación de los musulmanes de la interferencia extranjera en sus destinos
Nuestro lema en todo cortado las manos derecha e izquierda de los extranjeros del país.
Para el crecimiento y la independencia con la intervención extranjera de cualquier género, profesión y en la escuela, en todo, desde el país, tanto política como cultural, económico y militar no es una quimera.
estar seguro de toda la miseria y el sufrimiento de los musulmanes de la interferencia extranjera en sus destinos.
Escrituras de luz, volumen 2, página 113-114
Imam Jomeini a los estudiantes del seminario, los alumnos y estudiantes en todo el país
Fecha: 16/07/1357 Solar
آموزش و درمان اختلالات یادگیری:
????????????????????????
?فعالیت هایی جهت تقویت مهارتهای زبانی کودک?
@iranianld
??حدود یکسالگی
به صداسازیها و قان و قون کردن های کودک پاسخ دهیدهمانطوریکه در طول روز مراقب او هستید با او صحبت کنیدهر روز برای او کتاب های رنگارنگ بخوانیدبرایش اشعار کودکانه و سرود بخوانیدکودک را با خود به مکانها و موقعیت های جدید ببریدبا کودک خود بازیهای ساده بکنید مثل دالی موشه، دست دستی و سرسری
??یک تا دو سالگی
پاداش و تقویت باعث تلاش کودک جهت بیان لغات جدید می شودبا کودک خود در طول مدتی که با او هستید از هرچیز صحبت کنیدساده، واضح و آهسته و شمرده با کودک خود صحبت کنید درباره ی موقعیت های جدید قبل از آنکه به آنجا بروید صحبت کنید و همچنین در طول زمانی که در آن موقعیت قرار می گیرید و هنگامیکه مجددا به خانه برمیگردیدوقتی کودکتان با شما صحبت می کند به او نگاه کنیدآنچه را کودک شما انجام می دهد یا احساس می کند و می شنود برایش شرح دهیداجازه دهید کودکتان به صدای کودکان دیگر از طریق نوار گوش دهدتلاش های کودکتان برای ایجاد ارتباط را مورد تحسین قرار دهید
??دو تا سه سالگی
لغات جدید را بیشتر و بیشتر تکرار کنیدبه کودکتان برای گوش کردن و ادامه روند آموزشی از طریق بازیهای گوناگون کمک کنیدبا کودکتان در سفرها صحبت کنید راجع به آنچه قبل، حین و بعد از سفر دیده ایدبه کودک خود اجازه دهید جواب سوالات ساده را بدهدهر روز برایش کتاب بخوانید، می تواند این برنامه عادی زمان خوابش باشدآنچه انجام می دهید، برنامه ریزی می کنید و فکر می کنید برایش شرح دهیدکودک را وادار کنید پیامهای ساده را به شما برساند مثل “بابا مامان با تو کار داره”ترجیحا وقتی شما و کودک زمانی را در سکوت با هم به سر می برید مکالمه با او داشته باشیدبا پاسخ های خود و تکان دادن سر و لبخند زدن به کودک خود نشان دهید که آنچه را می گوید، می فهمیدآنچه را که کودک می گوید، شرح و بسط دهید مثلا اگر می گوید “آب میوه بیشتر” شما بگویید “علی آب میوه بیشتر می خواد”
??سه تا چهار سالگی
درباره ی تفاوت و شباهت های اشیای مختلف با او صحبت کنیدبه او کمک کنید با استفاده از کتابها و تصاویر داستان تعریف کندبه کودک خود اجازه ی بازی با سایر کودکان را بدهیدقصه های طولانی تر برای کودک خود بخوانیدوقتی صحبت می کند به او توجه کنیدراجع به محل هایی که قبلا آنجا بوده اید و یا بعدا خواهید رفت با او صحبت کنید.
??چهار تا پنج سالگی
به کودک خود کمک کنید تا اشیا و مقوله های مختلف را طبقه بندی کند (خوراکی ها، حیوانات، رنگ ها و …)نحوه استفاده از تلفن را به کودک بیاموزیداجازه دهید کودک در برنامه ریزی فعالیتها با شما همکاری کند مثلا در ترتیب دادن یک برنامه ی مهمانی شام
با او در مورد علایقش گفتگو کنید داستان های طولانی تر برایش بخوانید اجازه دهید برای شما داستان تعریف کند و داستان بسازدنشان دهید که از صحبت کردن با او لذت می برید
??پنج تا شش سالگی
وقتی کودک در مورد احساسات، آرزوها، ترس ها و افکارش صحبت می کند او را تحسین کنیدآنچه راکه انجام می دهید برایش توضیح دهید همچنین به او بگویید که در مورد احساساتش چه فکر می کنیدبا کودک خود شعر و سرود آهنگین بخوانیدخواندن داستان های طولانی تر را ادامه دهیدبه عنوان یک بزرگتر با او صحبت کنیدبه عکس های خانوادگی نگاه کنید و راجع به تاریخچه ی خانواده با او صحبت کنیدوقتی با شما صحبت می کند به او گوش دهید.
حکیم جوادی آملی:
??حضرت مریم از لحاظ عفاف هم سطح حضرت یوسف یا بالاتر
??قرآن کریم در مقام بیان قوه جاذبه و معرفی ملکه عفاف هم تمثیل از مرد می آورد و هم از زن. حال باید دید که آیا مرد در این صحنه عفیفانه تر تجلی نموده، یا زن در این مقام بیان عفیفانه تر آورده است؟
??هنگامی که وجود مبارک یوسف سلام اللَّه علیه آزمون می شود، قرآن تا این جا تعبیر دارد که می فرماید: (همَّت به وهمّ بها لولا أن رأی برهان ربّه) آن زن قصد او کرد و او نیز اگر برهان پروردگار را ندیده بود آهنگ او می کرد. ... یعنی چون برهان ربّ را دید، قصد نکرد... وذات اقدس اله هم که به نزاهت و قداست یوسف علیه السلام شهادت داد، فرمود: نه تنها یوسف به طرف بدی نرفت، بلکه بدی به طرف یوسف نرفت، در آن جا که فرمود: (کذلک لنصرف عنه السّوء والفحشاء)این گونه بدی و پلیدی را از او برگردانیم. و نفرموده «لنصرفه عن السوء»، نفرمود: ما او را از گناه بازداشتیم بلکه فرمود: به گناه اجازه ندادیم که به سراغ او برود.
??وقتی از عفاف مریم علیها السلام سخن به میان می آید... سخن در این نیست که اگر مریم علیها السلام، دلیل الهی را مشاهده نمی کرد، مایل بود. بلکه سخن آن است که: (قالت انّی أعوذ بالرّحمن منک إن کنت تقیّاً) مریم گفت: اگر پرهیزکاری از تو به خدای رحمان پناه می برم. نه تنها خودش میل ندارد، آن فرشته را هم که به صورت بشر متمثل شده، نهی از منکر می کند و می گوید: اگر تو باتقوایی، دست به این کار نزن. این گونه ادامه نمی دهد که اگر او دلیل الهی را نمی دید، میل پیدا می کرد و قصد می نمود، این کلمه (إن کنت تقیّاً) به عنوان امر به معروف و نهی از منکر است، یعنی تو بپرهیز. مثل این که ذات اقدس اله به ما می فرماید: این کار را انجام ندهید (إن کنتم مؤمنین)
??آیا این تعبیر لطیف تر از تعبیر یوسف نیست؟ درباره یوسف، ذات اقدس اله فرمود: اگر برهان ربّ را نمی دید، به این قصد بود، ولی چون برهان رب را دید، قصد نکرد، ولیکن درباره مریم علیها السلام نه تنها درباره خودش، سخن از قصد نیست، بلکه فرشته متمثل را نیز از این قصد نهی می کند.
سیر و سلوک و عرفان:
اقسام شهود و مکاشفات :
کدام یک مشترک بین مومن و کافر است؟
مکاشفات برچند گونهاند:
أوّل: مکاشفات مادیّه و طبیعیّه و آن اطلاع بر مخفیّاتى است که براى انسان در عالم طبع حاصل مىشود. مانند علوم طبیعى و ریاضى و هیئت و أمثال آن.
دوّم: مکاشفاتى است که براى سالک بعد از عبور از عالم طبع و ورود در عالَم مثال حاصل مىشود و آنرا مشاهدات قلبیّه گویند. چون تجسّم بعضى از معانى به صورتهاى مثالى و آن در بیدارى نظیر خوابها و رؤیاهائى است که انسان در خواب مىبیند.
سوّم: مکاشفاتى که براى سالک بعد از عبور از عالم مثال و ورود در عوالم روح و عقل حاصل مىگردد. و آنرا مشاهدات روحیّه گویند، که بواسطه قدرت روح و سیطره او در عالم بسیار مىشود، چون احاطه بر خواطر و افکار و طىّ الارض و طىّ در هوا و عبور از آتش و اطّلاع از آینده و تصرّف در نفوس به مرض یا صحّت و تصرفّ در افکار عامّه.
چهارم: مکاشفات سرّیّه است. و آن مکاشفاتى است که براى سالک در عالم خلوص و لاهوت بعد از عبور از روح و جبروت حاصل مىشود؛ و آنرا مکاشفات سرّیّه گویند. چون کشف اسرار عالم وجود و اطّلاع بر معانى کلّیه، و کشف صفات و اسماء کلّیّه الهیّه.
پنجم: مکاشفاتى است که براى سالک بعد از کمال و عبور از مراتب خلوص و وصول به مقام توحید مطلق و بقاء بالله پیدا مىشود، و آنرا مکاشفات ذاتیّه گویند. چون ادراک حقیقت هستى و آثار آن و ترتیب نزول حکم بر عالم امکان، و مصدر قضا و قدر و مشیّت الهیّه و مصدر تشریع و وحى و احاطه برجمیع عوالم نازله و کیفیّت تحقّق حادث و ربط آن به عوالم ربوبى و اتّحاد وحدت و کثرت و أمثال آن. و این را مکاشفات ذاتیّه گویند.
بنا برآنچه گفته شد معلوم مىشود که مکاشفات روحیّه قبل از ورود به عالم الهى و توحید حاصل مىشود و مشترک بین مؤمن و کافر است؛ و به هیچ وجه اثباتاً دلالت بر کمال و نفیاً دلالت بر عدم کمال ندارد.
علامه آیةالله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی
منبع: رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، ص: 169
سیر و سلوک و عرفان:
مکاشفه و کرامت :
به راستى مرتاضان چه کرده اند که گاهى با تمرکز نگاه، موجود زنده اى را از تحرّک باز مىدارند؟! چگونه برخی میتوانند از گذشته خبر دهند؟ جنّیان را چگونه مىشود به خدمت گرفت؟ آیا این کارها کرامت به حساب مىآید؟ فرق این کارها با مکاشفه چیست؟ و در یک کلام، کارهاى خارقالعاده چه پیامى دارند؟
از مدّعیان دروغین که بگذریم، اعمالى چون ارتباط با ارواح، تسخیر جن، تله پاتى و طىالارض، هیچکدام به خودى خود، دلیل بر حقّانیت فاعل آن نیست؛ به عبارت دیگر هیچ کس با انجام دادن این امور، نه به قطب و مرشد تبدیل مىشود و نه ادّعاهایش براى دیگران وظیفه شرعى و اخلاقى ایجاد مىکند.
«شیطان نیز در یک نفس، از مشرق به مغرب مىرود. این چیزها، قیمتى ندارند. مرد آن است که میان مردم زندگى کند و با آنها رفت و آمد و داد و ستد کند؛ زن بگیرد و با دیگران معاشرت داشته باشد و یک لحظه از خداى خود، غافل نباشد»
مسلّم است که انسان مىتواند با انجام دادن کارهاى مشکل و ریاضت، قدرتهاى غیرعادىِ روح و نفس خود را باز یابد. خداوند متعال، این قدرتها را به نفسِ انسانى عطا کرده و توانایى انجام آن، از خواص نفس انسان است که با ایمان و تقواى افراد، ارتباط مستقیم ندارد؛ تا جایى که گفتهاند: لازمه ارتباط با جنیّان کافر، توهین کردن شخص احضار کننده به دین حق است.
از این روی، ارباب معرفت، مکاشفه را به دو نوع رحمانى و شیطانى تقسیم کردهاند؛ یعنى عامل مکاشفه، ممکن است فرشته یا شیطان باشد. ملاک تشخیص این دو را از همدیگر تعالیم قرآن و سنّت معصومین: ذکر کردهاند؛ یعنى هرچه در مکاشفه به دست آید، اگر با مضامین و دستورهای قرآن و روایات معصومین همخوانى داشته باشد، «مکاشفه ربانى» است؛ در غیر این صورت، دست شیطان، صحنهگردان نمایش بوده است.
بنابراین، حتى اگر ثابت شود که مکاشفه، رحمانى بوده است، نه فقط سخنان او در حقّ دیگران حجت نمیباشد، بلکه حتی دلیل بر این نیست که صاحبش مربّى کامل شده باشد.
پرسش دیگری که مطرح میشود این است که: فرق عارفان حقیقى با صاحبان اعمال غیرعادى (مثل مرتاضان) چیست؟ پاسخ را در قالب تمثیلى چنین گفتهاند: «اگر کسى در کویری دوردست، براى یافتن آب، زمین را حفر کند و پس از تلاش زیاد به چند سکه طلا دست یابد، هر چند طلا با ارزش است، نباید فراموش کند که به دنبال آب (منبع حیات) بوده است و در این بیابان، سکههای طلا، تشنگى او را برطرف نمىکند. او موقّتاً خوشحال مىشود؛ اما اگر دست از ادامه کار بکشد، ممکن است از تشنگى هلاک شود؛ اما اگر حفر چاه را ادامه دهد، هم به آب مىرسد و هم طلا را دارد.»
بزرگان دین فرمودهاند: دست یافتن به این قدرتها، براى اولیاى دین، «نُقل و نبات» راه است که خداوند در زمان مصلحت به دوستانش عطا مىکند. این قدرتها، فطرت تشنه بشر را سیراب نمىکند و این فطرت، باید به اصل خود برگردد.
فروتر از آب، سراب است که بهرهای از حقیقت ندارد. هدف سالک حقیقى، تحصیل روح تعبّد و رسیدن به زلال بندگى و سپس ر?یت اسما، صفات، شهود ذات حق و درک جمال و جلال او و در نهایت فنای در اوست؛ نه رسیدن به قدرتهاى ویژه. راه رسیدن به بندگى حقیقى خداوند، «شریعت» است؛ به عبارت دقیقتر: «شریعت، طریقتِ حقیقت است» و «قرآن، عرفان و برهان»، همه یک حقیقتند. ابن عربى مىگوید:
هر که از شریعت فاصله بگیرد، اگر تا آسمان هفتم بالا رفته باشد، به چیزى از حقیقت، دست نخواهد یافت... چرا که حقیقت، عین شریعت است. شریعت، مانند جسم و روح است که جسمش، احکام و روحش حقیقت است.( فصوص، ج 1، ص 35)
سیر و سلوک و عرفان:
عرفان عملی ،باز شدن چشم برزخی:
انسان در عرفان عملى به جایى مى رسد که چشم برزخیش باز مى شود.
یعنى انسان ها را مطابق سریره و ملکات آنها مشاهده مى کند.
مثلا حشر ما در قیامت،براى انسان هاى معمولى از مسائل ماوراى طبیعت به شمار مى آید، ولى براى اهلش، الان قیامتشان قیام کرده است.
براى مردان بزرگ و اولیاى حق، قیامت در این دنیا قیام کرده است.
همین طور پله به پله بالا بروید تا مى رسید به امام عارفین و متقین، امام موحدین، حضرت وصى، جناب امیر المومنین على (علیه السلام) که مى فرماید:
«لو کشف الغطاء لما ازددت یقینا»
یعنی :اگر پرده ها برافتد بر ایمان من افزوده نخواهد شد.
دنیا و آخرت به آن صورتى که بر ما حجاب است، براى آن حضرت حجاب نیست.
علامه_حسن_زاده آملی، گفت وگو، ص 209
صحیفه نور:
?? معلمان از این کودکهاى نورس قدردانى کنند
معلمان از این کودکهاى نورس قدردانى کنند؛ و این کودکهاى نورس را، که آلوده نیستند به آن چیزهایى که ما بزرگها آلوده هستیم، نگذارند آلوده شوند. تربیتها تربیتهاى دینى باشد. اسلام، تمام آزادیها و استقلالها را بیمه مى کند. بچه هاى کوچک ما را اگر اسلامى بار بیاورید، استقلال و آزادى مملکت شما بیمه خواهد شد. از این کودکها قدردانى کنید. و از این عواطف کودکان? آنها من تشکر مى کنم. من اینها را دوست مى دارم، همان طور که شما عزیزان خودتان را دوست دارید. اینها همه عزیزان من هستند و نور چشم من هستند؛ و در آتیه امید ما به اینهاست.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور،جلد 9،صفحه 190
بیانات امام خمینی(ره) در جمع دانش آموزان دبستان فیض قم
مورخ:1358/07/01