صحیفه نور:

?? برکات جنگ

هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم

#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی 

#صحیفه_امام 

#امام_خمینی 

صحیفه نور،جلد 21،صفحه 94

منشور روحانیت

مورخ:1367/12/03

صحیفه نور:

??برای یک لحظه هم پشیمان نیستم!

چه کوته نظرند آنهایی که خیال می کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خود گذشتگی و صلابت بی فایده است!در حالی که صدای اسلام خواهی آفریقا از جنگ هشت ساله ماست ،علاقه به اسلام شناسی مردم درآمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست.من در این جا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل های غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند می خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است.

#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی 

#صحیفه_امام 

#امام_خمینی 

صحیفه نور جلد 21 صفحه 94

منشور روحانیت

مورخ:3 اسفند 1367

Escritura de luz:

No entrenado Mzratsh humana del diablo y más animales!

 y capacitado para que el hombre es útil para la sociedad, no hay ángeles y ninguna criatura es tan útil. Dios Todopoderoso.

Al final Vol Light 14, Página 102

Imam Jomeini en los miembros de la comunidad islámica y representantes del departamento de política del Ministerio de Defensa, Ejército ideológico y representantes de la organización juvenil de la Media Luna Roja de la República Islámica de Irán

de fecha 07/12/1359

La crianza de los hijos

Cómo cambio.

Imam siempre creyó que los niños deben ser libres para crecer y ser, a continuación, que debe establecer el límite para él.

Estaban a punto para la crianza de niños: Sea honesto con los niños para que puedan aprender la honestidad, un modelo para sus padres.

Si los niños se comportan adecuadamente cargar tendría hijos, cada carta que se envía a los niños a actuar.

Retiros en la conducta;  

Básicamente, en nuestro estilo de vida, retiro, que van desde muy pequeño a sus cuentas. Incluso cuando sólo nuestras vidas se ven influidas por una variedad de influencias y llena de conocimiento, los recuerdos, las experiencias, la ansiedad, mareos y entumecimiento causado más miseria y Tzadhayyst la mente. De hecho, hay que admitir que, en tal caso, la mente actúa en el curso de la rutina y la monotonía. Somos nunca estamos solos? O que siempre llevamos cargas pesadas ayer con ella? Más bien hermosa historia de dos monjes es la del pueblo fue a otro pueblo. muchacha joven y hermosa en la manera de comer, que estaba sentado al lado del río y lloró. Uno de los monjes fueron a la chica, le preguntó: "¿Por qué lloras, mi hermana? "La chica responde:" ¿Es la casa donde se ve al otro lado del río "Esta mañana me vino a este lado del río y no tenía problemas para pasar, pero ahora el río y que no puede volver atrás, también barco? no.

El monje se volvió hacia la chica y dice, "Oh, bueno eso no es problema," la chica del brazo y que va al otro lado del río. Los monjes que siguen su camino. Después de varias horas monk gustaría preguntarle? ¿lo llevas, ¿no es así? "

Siempre vamos a hacer lo mismo. Siempre tenía un montón de diversidad. No fuimos la última vez, no dejar atrás el pasado, sólo cuando toda la atención y la vigilancia "mente" al problema, lo resolvemos, significa que sus minutos más tarde móviles no llevamos ni después, nuestra privacidad y nuestra propia investigación ha encontrado. En ese caso, incluso si en el hogar o en autobús ruidoso, inevitablemente nos hemos mantenido su soledad, Khlvtykh representa la mente alegre e inocente.

Un silencio calma interior es de suma importancia, ya que constituye una libertad en el ser, ir, representar y volar. Después de todo, no sólo en la intimidad de la mente es capaz de marcar, ya que la piedad Cuando las flores que pierde alivio. Podemos tener la libertad política pero no libre Drvna, por lo tanto no es el silencio y la soledad. La soledad y el silencio son necesarios. Uno puede ver de inmediato que sólo en el modo de silencio y tranquilidad, existe la posibilidad de la iluminación.

داستان های تربیتی:

تربیت کودک : یکی از اقوام امام خمینی ره نقل میکنند که پسر دخترم بسیار شلوغ بود, روزی امامبه دختر من که از شیطنت و شلوغی بچه اش گله می کرد, فرمودند من حاضرم ثوابی را که شما از تحمل این شیطنت های حسین می بری با تمام عبادات خود عوض کنم.

امام همیشه معتقد بودند بچه باید آزاد باشد تا وقتی بزرگ میشود, آنوقت است که باید حدی برایش تعیین کنید.

ایشان در مورد تربیت کودکان سفارش می کردند : با بچه ها رو راست باشید تا آنها هم روراستی را یاد بگیرند, الگوی بچه پدر و مادرش است.

اگر با بچه درست رفتار کنید بچه ها درست بار می آند, هر حرفی را که به بچه ها می زنید به آن عمل کنید.

سیر و سلوک و عرفان:

خلوت گزینی در سلوک ؛

اساساً در زندگی ما انسانها، خلوت گزینی، محدوده ی بسیار کوچکی را به خویش اختصاص داده است. حتی زمانیکه تنها هستیم زندگیمان تحت تأثیر انواع نفوذها و پر از دانسته ها، خاطره ها، تجربه ها، اضطرابها، بدبختی ها و تضادهائیست که باعث منگی و کرخی هرچه بیشتر ذهن می گردد. در واقع باید اذعان کرد که در یک چنین حالتی، ذهن در جریان روتین و یکنواختی عمل می کند. آیا ما هرگز تنها هستیم؟ یا اینکه همواره بارهای سنگین دیروز را با خویش حمل می کنیم؟ داستان نسبتاً زیبایی هست درباره ی دو راهب که از دهکده ای به سوی دهکده دیگری می رفتند. در میان راه به دختر جوان و زیبایی بر می خورند که کنار رودخانه نشسته بود و گریه می کرد. یکی از راهبان به سوی دختر رفته، از او می پرسید « خواهرم برای چه گریه می کنی؟ » دختر پاسخ می دهد: « آیا خانه ای که آنسوی رودخانه است می بیند؟» من امروز صبح به این طرف رودخانه آمدم و در عبور از آن دچار مشکلی نشدم، اما حالا آب رودخانه بالا آمده و من نمی توانم برگردم، ضمناً قایقی هم نیست.

راهب رو به دختر کرده و می گوید « آها، خوب این که مسئله ای نیست » سپس دختر را در بازوان گرفته و به آنسوی رودخانه می برد و بر می گردد. راهبان به راه خویش ادامه می دهند. پس از گذشت چندین ساعت دوست راهب از او می پرسید؟ « برادر ما عهد کردیم که هرگز به زنی نزدیک نشویم، آنچه که تو انجام دادی گناه وحشتناکی بود آیا با دست زدن به یک زن دچار احساس لذت نشدی؟» راهب دیگر پاسخ می دهد « من او را چند ساعت پیش همانجا رها کردم اما تو هنوز او را با خود حمل می کنی، اینطور نیست؟»

ما دائم همین کار را می کنیم. همواره در حال حمل بارهای گوناگونیم. ما هیچ وقت با گذشته نمی میریم، هیچ وقت گذشته را پشت سر نمی گذاریم، فقط زمانی که با معطوف کردن توجه و هشیاری کامل « ذهن» خود به مسئله ای، آن را حل و فصل می کنیم، یعنی آنرا همراه خود به دقایق بعد یا فرداهای بعد حمل نمی کنیم، خلوت ما و تنهایی ما تحقیق پیدا می کند. در آنصورت حتی اگر در خانه یا اتوبوسی پر سر و صدا باشیم، لاجرم خلوت و تنهایی خویش را حفظ کرده ایم، خلوتیکه نشان دهنده ذهنی است با نشاط و معصوم.

داشتن سکوت و خلوت درونی از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این امر به منزله داشتن آزادی در جهت بودن، رفتن، عمل کردن و پرواز است. گذشته از اینها، خیر، فقط در خلوت ذهن قادر به گُل کردن است، همانطور که تقوی وقتی گل می کند که رهایی دست می دهد. ممکن است ما آزادی سیاسی داشته باشیم ولی دروناً آزاد نباشیم، در نتیجه سکوت و خلوتی وجود ندارد. نه تقوی و نه هیچ کیفیت متعالی دیگری بدون وجود این خلوت پهناور درونهر انسان قادر به رشد و عملکرد نیست. خلوت و سکوت، لازم و ضروری هستند. زیرا وقتی که ذهن، تحت نفوذ قرار نگرفته، تعلیم نیافته و نامحصور در تجربه های متنوع باشد، فقط در آن حال می تواند به کیفیتی کاملاً نو و جدید دست یابد. انسان می تواند بی واسطه ببیند که فقط در حالت سکوت و آرامش ذهن، امکان روشن شدگی وجود دارد.