تحلیل توبه از نظر روانی
توبه یعنی چه؟ توبه از نظر روانی برای انسان چه حالتی است و از نظر معنوی برای انسان چه اثری دارد؟ در نظر بسیاری از ما توبه یک امر بسیار سادهای است؛ هیچ وقت به این فکر نیفتادهایم که توبه را از نظر روانی تحلیل کنیم. اساساً توبه یکی از مشخصات انسان نسبت به حیوانات است. یعنی انسان بسیاری ممیزات و مشخصات و کمالات و استعدادهای عالی دارد که هیچ کدام از آنها در حیوانات وجود ندارد؛ یکی از این استعدادهای عالی در انسان، همین مسئله توبه است. توبه به معنی و مفهومی که ان شاء اللَّه برای شما شرح میدهم، این نیست که ما لفظ اسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّی وَ اتوبُ الَیْه را به زبان جاری کنیم؛ از مقوله لفظ نیست. توبه یک حالت روانی و روحی و بلکه یک انقلابروحی در انسان است که لفظ اسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّی وَ اتوبُ الَیْه بیان این حالت است نه خود این حالت، نه خود توبه، مثل بسیاری از چیزهای دیگر که در آنها لفظْ خودش آن حقیقت نیست بلکه مبیّن آن حقیقت است. اینکه ما روزی چندین بار میگوییم اسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّی وَ اتوبُ الَیْه نباید خیال کنیم که روزی چند بار توبه میکنیم. ما اگر روزی یک بار توبه واقعی بکنیم، مسلّماً مراحل و منازلی از قرب به پروردگار را تحصیل میکنیم. مقدمهای میخواهم عرض کنم، توجه بفرمایید. تفاوتی میان جمادات و نباتات و حیوانات وجود دارد و آن این است که جمادات این استعداد را ندارند که در مسیری که حرکت میکنند، خودشان از درون خودشان تغییر مسیر و تغییر جهت بدهند، مثل حرکتی که زمین به دور خورشید یا به دور خودش دارد یا حرکاتی که همه ستارگان در مدار خودشان دارند یا حرکت سنگی که از ارتفاع رها میشود و به طرف زمین میآید. این مسیر مسلّم و قطعی است؛ یعنی سنگی را که شما رها میکنید و در یک مسیر معین حرکت میکند، در همان مسیر و در همان جهت به
مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج23، ص: 537
حرکت خودش ادامه میدهد. تغییر مسیر و تغییر جهت از ناحیه درون این سنگ امکان پذیر نیست. عاملی باید از خارج پیدا بشود تا مسیر این سنگ و این جماد را تغییر دهد، حال این عامل میخواهد مجسّم باشد و یا از قبیل یک موج باشد. مثلًا «آپولو» یا «لونا» را که به فضا میفرستند، از درون خودش هرگز تغییر مسیر نمیدهد مگر اینکه از خارج هدایتش کنند که تغییر مسیر بدهد. ولی موجودات زنده از قبیل نباتات و حیوانات، این استعداد را دارند که از درون خودشان تغییر مسیر بدهند؛ یعنی اگر به شرایطی برخورد کنند که با ادامه حیاتآنها سازگار نباشد تغییر مسیر میدهند. اما در مورد حیوانات بسیار واضح است. مثلًا یک گوسفند یا یک کبوتر و یا حتی یک مگس وقتی حرکت میکند، همین قدر که با یک مشکل مواجه میشود، فوراً مسیر خودش را تغییر میدهد و حتی ممکن است یک گردش صد و هشتاد درجهای هم بکند یعنی درست در خلاف جهت حرکت اولی خودش حرکت کند. حتی نباتات هم اینطور هستند؛ یعنی گیاهان هم در یک شرایط و حدود معین از درون خودشان خود را هدایت میکنند، مسیر خود را تغییر میدهند. ریشه یک درخت که در زیر زمین حرکت میکند و به سویی میرود، اگر به صخرهای برخورد کند (حالا رسیده یا نرسیده) خودش مسیرش را عوض میکند. همین قدر که بفهمد که جای رفتن نیست و راهی ندارد، مسیرش را تغییر میدهد. بدیهی است که انسان هم تا این حدود مثل گیاه و حیوان است، یعنی تغییر مسیر میدهد. توبه برای انسان تغییر مسیردادن است اما نه تغییر مسیر دادن ساده از قبیل تغییر مسیری که گیاه میدهد و یا تغییر مسیری که حیوان میدهد، بلکه یک نوع تغییر مسیری که مخصوص خود انسان است و از نظر روانی و روحی کاملًا ارزش تحلیل و بررسی و رسیدگی دارد. توبه عبارت است از یک نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از ناحیه خود انسان علیه خود انسان. این جهت از مختصات انسان است. گیاه تغییر مسیر میدهد ولی علیه خودش قیام نمیکند، نمیتواند قیام کند، این استعداد را ندارد. همان طوری که میان گیاه و جماد این تفاوت هست که جماد از درون خود برای بقای خویش تغییر مسیر نمیدهد و این استعداد شگفت در نبات هست (در حیوان هم هست)، در انسان استعداد شگفت انگیزتری هست و آن اینکه از درون خودش
مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج23، ص: 538
بر علیه خودش قیام میکند، واقعاً قیام میکند؛ علیه خودش انقلاب میکند، واقعاً انقلاب میکند. و قیام و انقلاب از دو موجود مختلف و متباین مانعی ندارد. مثلًا در کشوری عدهای زمام امور را در دست دارند، بعد عده دیگری علیه آنها قیام و انقلاب میکنند. این مانعی ندارد؛ آنها افراد و اشخاصی هستند و اینها افراد و اشخاص دیگری. آنها به اینها ظلم و ستم کردهاند، اینها را ناراضی و عاصی کردهاند، سبب عصیان و انقلاب اینها شدهاند، یکمرتبه اینها انقلاب میکنند و زمام کار را از دست طرف مقابل میگیرند و خودشان در جای آنها قرار میگیرند. این مانعی ندارد. ولی اینکه در داخل وجود یک شخص قیام و انقلاب بشود، انسان خودش علیه خودش قیام کند، چگونه است؟ مگر میشود یک شخص خودش علیه خودش قیام کند؟ بله میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
کلید واژه های نفوذ
به سبک مادرم (1)
مادر بنده یکی از مادرهای متدین و انقلابی است. مادری که خالق ماجراهای شیرین انقلابی است. ماجرای پیش رو یکی از ده ها ماجرایی است که به خواست خدا یادداشت خواهد شد. منتظر شماره های بعدی باشید.
صدای زنگ خانه به صدا در آمد. خانمی با حجابی نامناسب گفت سلام. شما را فلانی معرفی کرده است. برای یادگیری .... آمده ام. گفتم بفرما، درست آمده ای. اما نامناسب آمده ای! دانشجوی دانشگاه فرش قدیم و هنرهای تجسمی جدید بود. سریع رفت سر اصل مطلب. گفت برای آموزش چقدر می گیری؟ با تبسم گفتم: هیچی! اما من به خانم بدحجاب آموزش نمی دهم. گفت مشکل شما حجاب من است؟ گفتم: بله! هر موقع حجابت را درست کردی، قدمت روی چشم. رایگان به تو آموزش می دهم. رفت.
بعد از چند روز با حجاب کامل آمد. گفت: چادرم را از دوستم قرض گرفتم. مقداری به او آموزش دادم. وقت تمام شد. وقتی خواست برود یک قواره چادر دوخته نشده به او دادم. گفتم: این یادگار فاطمه زهرا است. خودت باید یکی داشته باشی. رفت.
چند ماه بعد برگشت. با چهره ای خندان، اما چادری! گفت به مادرم جریان شما را گفتم. خیلی خوشحال شد. این چادر همان چادر شماست. گفت: حتما باید او را ببینم و از وی تشکر کنم. آن جلسه گذشت. رفت.
چند ماه بعد با مادر و پدرش آمد، اما چادری! از راه دور آمده بودند. مرا بوسید و بویید و تشکر کرد. گفت ما تا حالا اصلا نمی دانستیم چادر چیست؟!! بعد از کلی صحبت رفتند.
لبخند، هدیه، هدف. رفتار، گفتار، تاثیر. این ها کلید واژه های نفوذ هستند. برای دعوت به خیر و بازداشت از بدی باید نفوذ کرد. لبخند مقدمه نفوذ و هدیه نقطه اوج نفوذ است. هدف هم مدیر جلسه، یعنی هادی نفوذ است.
لبخند و هدیه هدفمند می تواند مسیر زندگی یک انسان را عوض کند. یعنی ما می توانیم با روشی درست یکی از متغیر های (تغییر دهنده) خدای متعال روی زمین باشیم.
جواد حاجی اکبری
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی قلم، بیان را برباید!
گام به گام روزها سپری می شوند. روزهایی که در آن، جان انسان ها با عطر حضور فرشتگان نوازش داده می شود. روزهایی از جنس فرصت. روزهایی با طعم گرسنگی و تشنگی، روزهایی که در آن روضه های عطش باز سازی می شوند.
این روزها، برای رفاه زده ها، معده های همیشه فعال، فقرای بی مایه و جنس های ناپاک، روزهای سختی است. تورات و انجیل و زبور و قران یادگار این ایام هستند. کتاب هایی که نماز و روزه را از طرف خدا برای ولی عهدها هدیه آوردند. این تحفه های از عرش آمده، مرفهین و شکم های بی صاحب و فقرای وابسته را محکوم می کنند. مرفهین همیشه در اسارت مکان خویشند و شکم های بی صاحب در اسارت غذاهای لذیذ.
گرچه در حالت عادی، گرسنگی، قند خون را می کاهد، رفتار انسان را می ساید و اخلاق او را می فرساید، اما گرسنگی رمضان، با صبر همراه است. صبری که چون دژی محکم در برابر کاهش قند خون، سایش رفتار و فرسایش اخلاق می ایستد. مدام به انسان وعده افطار می دهد و شورش های درونی را سرکوب می کند.
«آری رمضان ماه صبر است.» (گلچین صدوق، ج2، ص18) صبری که صاحبش را راهی معبد دوست می کند و در میکده جاوید جای می دهد.
بیایید با صبرمان، ناملایمتی ها را از صحنه زندگی حذف کنیم و رمضان الکریم بهترین فرصت برای این امر خبر است.
نمی دانم چه شد؟ می خواستم از خانه های کذایی صدرآباد و خرابه های کوشکنو و چرخاب بنویسم، اما قلم، بیانم را ربود! به بهانه ماه خدا، از رفاه زدگی و معده های فعال و فقرای مضطرب نوشت.
جواد حاجی اکبری
فرق ازدواج موقت بازنا برخی از تفاوتهاى عقد موقت و زنا به شرح ذیل است:
1. صیغه موقّت یک نوع ازدواج است؛ همان طور که ازدواج دائم نوع دیگرى از ازدواج است و هر دو شرایط و احکام خاص خود را دارد که از جمله آن ذکر صیغه عقد، مهریه و مدت است. اما زنا بدون توجه به این شرایط (مثل نخواندن صیغه عقد) کارى صورت مىگیرد.
2. در ازدواج موقّت نسبت به دختر باکره، اجازه پدر و یا جد پدرى او لازم است؛ در نتیجه این کار با اطلاع خانواده و به دور از احساسات و پنهانکارىها صورت مىپذیرد.
3. در ازدواج موقت، زن باید بعد از تمام شدن مدت عقد، عده( ومدت عده بستگی به موارد خاص دارد و حداقل از دو ماه کمتر نیست) نگه داردیعنی بعد از هر صیغه موقت باید مدت نسبتا تقریبا طولانی را از صیغه شدن خودداری کند ؛ ولى در زنا این قانون وجود ندارد.
5. در ازدواج موقت، مرد مسئولیتپذیر است و توابع این ارتباط را از جهت فرزنددار شدن احتمالى مىپذیرد؛ در حالى که در عمل نامشروع این امر وجود ندارد.
6. در ازدواج موقت «روابط» براساس «ضوابط» شکل مىگیرد و ارضاى جنسى به صورتى نظاممند و قانونى، پاسخ داده مىشود، در حالى که در زنا ضابطهاى وجود ندارد و غیرقانونى است.
7. اعتبار زن در زنا از بین می رود واو به موجودی بی ارزش ودر دسترس تبدیل می گردد در حالی که ازدواج موقت شرایط خاص را دارد که این شرایط موجب آبرومندی زن می گردد
8. در زنا فرزند نا مشروع به وجود می آید ولی در صیغه فرزند حلال زاده است
9. در زنا فرزندی اگر متولد شد والدین مسئولیت تربیت او را عهده دار نمی شود مگر اینکه او را نیز وسیله ای برای شهوت های بعدی خود قرار دهند درحالی که فرزند حاصل از صیغه در خانواده ای پاک قابل تربیت است
10. احتمال بیمار بودن فرزند حاصل از زنا بیشتر از صیغه است
11. در زنا چون احساس گناه وجود دارد پرده های حائل میان انسان وخداوند از بین می رود وانسان شقی می گردد در حالی که در ازدواج موقت چون این عمل مطابق با قوانین الهی است این خطر وجود ندارد
12. صیغه چون محدودیت هائی دارد باعث جلوگیری از هم پاشیدگی خانواده می گردد در حالی که زنا بنیان خانواده را متزلزل می کند
بنابرای, متعه (صیغه ) با زنا فرق های اساسی دارد. چون در زنا نه عده ای وجود دارد و نه از نظر شرعی طرفین حقی بر گردن هم دارند و نیز اگر فرزندی از زنا متولد شد حرام زاده است و ارث نیز نمی برد. ولی متعه در حقیقت یک نوع ازدواج محدود است و دارای ضوابط و حقوق مشخص شده برای زوجین است . هم چنین در زمان عقد و یا عده , زن حق هیچ گونه مباشرتی یا ازدواج با شخص دیگر ندارد. پس ازدواج موقت مانند ازدواج دائم دارای عده - تعیین مهریه - اجرای عقد و صیغه - اذن پدر در صورت باکره بودن و بسیاری از شرایط دیگر است و حکم فرزندان متولد از این ازدواج نیز کاملا مشخص است فقط در زمان محدود می باشد.
در مورد سؤال دوم شما که آیا با یک جمله زن و مرد با هم حلال می شوند در جواب می گوییم. بلی، در صورتی که شرایط موجود باشد و با قصد ازدواج موقت صیغه آن خوانده شود با هم حلال می شوند و این حکم تعبدی است که از طرف شارع مقدس این حلیت حاصل می شود. در سایر نظام های حقوقی نیز همین اعتبارات که در قالب عقود و ایقاعات و قرادادها صورت می پذیرد منشا اثر است.
البته عدهای این نوع ازدواج را راهی برای سوء استفاده دانستهاند. این عده همیشه پیرمرد پول داری را تصور میکنند که برای خوشگذرانی، دختری را صیغه میکند و بعد از ارضای شهواتش، او را رها میسازد، یا مرد زنداری که بیاعتنا به خانوادهاش هر روز به دنبال یک زیبارویی است که بتواند او را اسیر کند و کام گیرد و...!! در جواب این عده همین بس که همة آزادیهای قانونی و تأسیسهای حقوقی، میتوانند مورد سوء استفاده قرار گیرند برای مثال حق رانندگی ـ که یک حق مشروع و پسندیدهای است ـ از سوی عدهای به بدترین نحو مورد استفاده قرار میگیرد و حتی منجر به وارد آمدن خسارت جانی و مالی میشود. پس بدین ترتیب باید گفت: حق رانندگی امری مذموم و پلید است!؟ در حالی که چنین نیست. پس اگر عدهای از این نهاد حقوقی به جهت سوء استفاده بهرهبرداری کنند این امر خدشهای به اصل آن وارد نمیکند؛ بلکه ایراد به خود این افراد یا گریزگاههای قانونی و... وارد است.
برخی دیگر با تشبیه نکاح منقطع به کرایه و اجاره، سعی دارند که وانمود کنند زنی که صیغه میشود، در واقع به اجارة زوج خویش درمیآید و این را خلاف شأن زن و سوء استفاده از او دانستهاند. در پاسخ گفتنی است آنچه خلاف شأن زن است، این است که زن همچون کالایی بدون هیچ حق و حقوقی و بدون هیچ ضابطهای، مورد بهرهبرداری جنسی قرار گیرد؛ یعنی، دقیقاً آنچه که در دنیای غرب اتفاق میافتد و یا آنچه که در نزد افراد لاابالی و بیبند و بار در مشرق زمین میگذرد! حال اینکه زن این چنین مورد سوء استفاده قرار گیرد، خلاف شأن زن است یا این که او به طور قانونی و مشروع با حفظ حقوقش به استمتاعاتش دسترسی یابد؟ به فرض که عقد نکاح منقطع در مواردی شبیه عقد اجاره باشد، آیا این دلیل میشود که این دو عقد یکی باشند؟ در حالی که میدانیم این دو عقد در خیلی از اوصافش با یکدیگر تفاوت دارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اردکان، مزرعه عبدالله، موتور
«موتور سواری، یکی از بهترین ورزش هاست که تلفیقی از بدن سازی و تمرکز حواس می باشد. توکل بر خدا، بدن قوی و تمرکز بالا است که موتور سوار را زنده نگه می دارد.» این ها بخشی از بیانات آقا مهدی، یکی از چند هزار جوان اردکانی است که موتور سواری جزیی از نان شبش است. موتور سواری، سوار موتور شدن، گاز دادن و پرش های خیابانی نیست، بلکه مثل خیلی از ورزش های دیگر تمرین و مهارت لازم دارد. البته هیجان زیاد و خطر بیشتری نیز دارد.
در این میان مزرعه عبدالله، مکانی نام آشنا برای همه اردکانی ها است. از جوان های عاشق موتور سواری گرفته تا مسوولینی که موقع مسابقات روی کانتینر فرسوده پیست، مهمان ویژه مسابقه می شوند. مسابقه ای که جایزه ی آن فقط یک لباس ورزشی است به اضافه وعده و وعید هایی که ...
مهدی از وضعیت بد پیست و بی انگیزه شدن جوانان برای موتور سواری می نالید. اصطلاک بالای موتورهای مخصوص پیست و استرس هایی که در هر پرش، وجود موتور سوار را می گیرد با یک لباس ورزشی ساده قابل جبران نیست. جوانانی که یک تنه در جهت حفظ موقعیت پیست، شخصا هزینه می کنند و مثل خیلی از ورزش های دیگر از بی مهری مسوولین گلایه می کنند.
لباس غیر استاندارد، زمین سفت و سخت و نبود حفاظ دور پیست به خطری جدی، برای موتور سوار و تماشاچی تبدیل شده است.
مهدی که چند رتبه استانی نیز دارد از تجربیاتش می گفت. از ریزه کاری هایی که در اثر زمین خوردن به دست آورده بود. از زحمت هایی که برای خرید موتور کشیده بود. بعد از کلی گچ کاری تازه موفق شده بود یک موتور دست دوم بخرد که به گفته خودش استاندارد نیست و در مسابقات کشوری راهش نخواهند داد.
مهدی خاطرات زیادی از موتور سواری داشت؛ از جوایز دو میلیونی گرفته تا لباس ورزشی ساده، از وعده های نافرجام فرماندار گرفته تا برداشت های غلط مردم از این ورزش، از تلف شدن استعداد هایی که توان حضور در مسابقات کشوری را دارند تا زمین سخت پیست که در کمین دست و پای آنها نشسته است.
راستی، مهدی والیبال را نیز دوست دارد. در مسابقات والیبال گذشته، تماشاچی بود. والیبالی که در جریان انتخابات گذشته، کمک چند میلیاردی دریافت کرد. والیبالی که تنها چند تن از بازیکنانش بومی هستند. او می گفت دعوا سر پول و کمک نیست، دعوا سر باور استعداد جوان اردکانی است!! عشق موتور سواری پول و کمک نمی شناسد.
مهدی، الان جوان موفقی است، چون منتظر حمایت های این و آن ننشسته بود و با نام و یاد اهل بیت و پشتکار زیاد، پرش های قشنگش را به سرانجام می رساند. هر جا همت و مدد از اهل بیت باشد، آنجا آبادانی است.
امیدواریم مسوولین بزرگوار به این ورزش باهیجان، بی هیجان نگاه نکنند و آن را تنها یک سرگرمی نپندارند. در استانه مسابقات موتور سواری تنها تماشاچی نباشند و خود را به این کاروان آباد برسانند.
جواد حاجی اکبری
باسمه تعالی
یسئلونک های قرآن
1 - یَسْألونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرِّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِن أَبْوَابِهِا وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189)
2 - یَسْئَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ (215)
3 - یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الْدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (217)
4 - یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِن نَفْعِهِمَا وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (219)
5 - وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَو شَاءَ اللّهُ لأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (220)
6 - وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ المَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ (222)
7 - یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُم مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللّهُ فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَیْهِ وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ (4)
8 - یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لاَ یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ لاَتأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً یَسْئَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللّهِ وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَیَعْلَمُونَ (187)
9 - یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللّهَ وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم مُؤْمِنِینَ (1)
10 - وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلاً (85)
11 - وَیَسْأَلُونَکَ عَن ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَیْکُم مِنْهُ ذِکْراً (83)
12 - وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفاً (105)
13 - یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا (42)
بسم الله الرحمن الرحیم
یحب های قران
(2) البقرة : 165 وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ
(2) البقرة : 190 وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ
(2) البقرة : 195 وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ
(2) البقرة : 205 وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ
(2) البقرة : 222 وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ
(2) البقرة : 276 یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثیمٍ
(3) آلعمران : 31 قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ
(3) آلعمران : 32 قُلْ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرینَ
(3) آلعمران : 57 وَ أَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ
(3) آلعمران : 76 بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ
(3) آلعمران : 119 ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتابِ کُلِّهِ وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
(3) آلعمران : 134 الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ
(3) آلعمران : 140 إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ
(3) آلعمران : 146 وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ
(3) آلعمران : 148 فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ
(3) آلعمران : 159 فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ
(3) آلعمران : 188 لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ
(4) النساء : 36 وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً
(4) النساء : 107 وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذینَ یَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثیماً
(4) النساء : 148 لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللَّهُ سَمیعاً عَلیماً
(5) المائدة : 13 فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ
(5) المائدة : 42 سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئاً وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ
(5) المائدة : 54 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ
(5) المائدة : 64 وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ وَ لَیَزیدَنَّ کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ
(5) المائدة : 87 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ
(5) المائدة : 93 لَیْسَ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فیما طَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ
(6) الأنعام : 141 وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ
(7) الأعراف : 31 یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ
(7) الأعراف : 55 ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ
(8) الأنفال : 58 وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ
(9) التوبة : 4 إِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ
(9) التوبة : 7 کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقیمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ
(9) التوبة : 108 لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ
(11) هود : 8 وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنَّ ما یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَأْتیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ
(16) النحل : 23 لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرینَ
(22) الحج : 38 إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ
(24) النور : 19 إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
(28) القصص : 76 إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَیْهِمْ وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحینَ
(28) القصص : 77 وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ
(30) الروم : 15 فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ
(30) الروم : 45 لِیَجْزِیَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْکافِرینَ
(31) لقمان : 18 وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ
(39) الزمر : 65 وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ
(42) الشورى : 40 وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ
(47) محمد : 32 إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدى لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ
(49) الحجرات : 9 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّى تَفیءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ
(49) الحجرات : 12 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ
(57) الحدید : 23 لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ
(59) الحشر : 9 وَ الَّذینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
(60) الممتحنة : 8 لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ
(61) الصف : 4 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ
(76) الإنسان : 27 إِنَّ هؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ یَذَرُونَ وَراءَهُمْ یَوْماً ثَقیلا
فراز 72 دعای جوشن کبیر
(72) لِنَیْلِ الْمِلْکِ وَ الْإِحْسَانِ: یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ یَا مَالِکَ یَوْمِ الدِّینِ یَا غَایَةَ الطَّالِبِینَ یَا ظَهْرَ اللَّاجِینَ یَا مُدْرِکَ الْهَارِبِینَ یَا مَنْ یُحِبُ الصَّابِرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِین[1]
کاری از جواد حاجی اکبری
[1] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، زاد المعاد - مفتاح الجنان - بیروت، چاپ: اول، 1423 ق.- زاد المعاد - مفتاح الجنان ؛ ص438