صحیفه نور:
??دولت سعودی، مایه ننگ مسلمین
همه فدای مکه هستند.مکه جایی است که همه انبیا خدمتگزار او بودند و حالا گرفتار شده مکه به دست یک دسته اشخاص ملحد که اصلاً نمی فهمند باید چه بکنند و نمی فهمیدند و نمی دانند چه تحمیلی برشان شد و یک ننگی هست الان برای همه مسلمین دنیا.که مکه، محل قدس الهی،محلی که مقدس ترین مقامات الهی است این طور شکسته بشود و مسلمان ها نشسته باشند تماشا کنند.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور،جلد 20،صفحه 145
دیدار امام(ره) با رئیس جمهور، نخست وزیر و اعضای هیأت دولت به مناسبت هفته دولت
مورخ:1366/06/01
?? عضو کانال صحیفه نور شوید :
@Sahifeh_noor
?? اللهم عجل لولیک الفرج ??
صحیفه نور:
?? آمریکا با سرنیزه نمی آید به میدان شما، با قلم می آید
بیدار بشوند ملت و بیدار بشوند جوان های ما، توجه داشته باشند به اینکه آمریکا با سرنیزه نمی آید به میدان شما، با قلم می آید به میدان شما، با قوای انتظامی نمی آید به اینجا، با آن اشخاصی که دارد و دارد این امور را می گرداند به دست آنها، با آنها می آید به میدان ما، اینها را باید توجه به آن داشته باشید.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور، جلد 10، صفحه 156
تاریخ:1358/08/16
?? عضو کانال صحیفه نور شوید :
@Sahifeh_noor
?? اللهم عجل لولیک الفرج ??
قیامت همین الان قیام کرده است:
انسان در عرفان عملى به جایى مى رسد که چشم برزخیش باز مى شود.
یعنى انسان ها را مطابق سریره و ملکات آنها مشاهده مى کند.
مثلا حشر ما در قیامت،براى انسان هاى معمولى از مسائل ماوراى طبیعت به شمار مى آید، ولى براى اهلش، الان قیامتشان قیام کرده است.
براى مردان بزرگ و اولیاى حق، قیامت در این دنیا قیام کرده است.
همین طور پله به پله بالا بروید تا مى رسید به امام عارفین و متقین، امام موحدین، حضرت وصى، جناب امیر المومنین على (علیه السلام) که مى فرماید:
«لو کشف الغطاء لما ازددت یقینا»
دنیا و آخرت به آن صورتى که بر ما حجاب است، براى آن حضرت حجاب نیست.
علامه_حسن_زاده آملی، گفت وگو، ص 209
#قیامت
@sserfan
تفاوت عابد و زاهد از نظر ابن سینا :
ابنسینا در نمط نهم اشارات، در فرق عابد و زاهد و عارف چنین میگوید: «کسی که از سرمایه دنیا و خوشیهای آن روی گرداند، به عنوان "زاهد" شناخته میشود و آن که بر انجام تکالیف الهی، از قبیل روزه و نماز پردازد "عابد" است و آن که باطن خود را به قصد تابش پایدار نور حق، از توجه به غیر باز دارد، به نام "عارف" خوانده میشود و گاهی بعضی از این عناوین با بعضی دیگر ترکیب میپذیرد... زهد از دیدگاه کسانی که به مرحله عرفان نرسیدهاند، نوعی داد و ستد است، که گویی کالای این جهانی را با متاع اخروی مبادله میکنند. اما از نظر عارف، زهد حقیقی عبارت است از پیراستن باطن از هر آنچه سد راه حق باشد و سر فرود نیاوردن به دنیا و آخرت و خود را بالاتر دیدن از ماسوی الحق است. و عبادت غیر عارفان نیز نوعی داد و ستد است. گویی که در دنیا کاری میکنند تا مزد و پاداشی را که همان اجر و ثواب اخروی است، دریافت دارند.»
#تفاوت_زاهد_و_عارف
@sserfan
زهد و مراتب آن :
زهد در لغت، به معنای بی میلی و روی گردانیدن از چیزی است. در عرفان این واژه، به معنای دست کشیدن از تعلّقات دنیوی است. سالک سعی می کند با فارغ شدن از دنیا قلب خویش را آمادة آخرت نماید. در زهد حقیقی، قلب سالک از هرگونه شک و شرک خالی می گردد و غیر حق در آن جایی ندارد.
مراتب زهد :
زهد نیز، مانند مقامات دیگر دارای مراتبی است و این مراتب از این قرارند:
1ـ زهد عامه: سالک در این نوع زهد، برای رسیدن به نعمات اخروی، از دنیا اعراض می کند.این مرتبه ، چندان اهمیت ندارد؛ چرا که هدف از زهد در اینجا، رسیدن به لذات بهشتی و دور شدن از عقاب آخرت است. در این مرحله سالک به کمک عقل بر شهوت خویش غلبه میکند. این مرتبه از زهد « ترک شهوت برای شهوت است».
2ـ زهد خاصه: در این مرحله، سالک به بعضی از مراتب عالیة عالم آخرت ایمان پیدا می کند و به همین دلیل لذات جسمانی و مشتهیات حیوانی در چشم وی حقیر می گردد. در اثر چشم پوشی وی از لذات جسمانی، وی نائل به لذات عقلیة روحانیه میگردد. اما چه می توان کرد که این مرحله نیز زهد حقیقی نیست؛ بلکه ترک شهوت و لذتی است برای به دست آوردن شهوت و لذتی دیگر.
3ـ زهد اخص خواص: در این مرحله، سالک از لذات روحانی و مشتهیات عقلانی دست می کشد و هدفش تنها و تنها، مشاهده جمال جمیل الهی و وصول به حقایق معارف ربانی میگردد و این البته همان زهد حقیقی است: ترک غیر خدا برای خدا. در این مرحله است که زهد با محبت و عشق پیوندی وثیق پیدا می کند و این درجة از زهد، اولین مقام برای عاشقان محسوب می گردد.
امام خمینی ره
شرح جنود عقل و جهل
#زهد_و_مراتب_آن
@sserfan
سواد ظاهری شرط لازم برای سلوک :
انسان کامل ،به معرفتی حضوری و شهودی که محصول کمال است ،دست یافته است.
او با علم عرفان علمی و عملی بیگانه نیست،اگر چه به ظاهر بی سواد یا کم سواد باشد. استادم می فرمود :"اقای حداد سطح سوادس در حد کتاب سیوطی بود و در نامه هایی که به من می نوشت اشکالات املایی داشت و در عین حال ،فتوحات مکیه ابن عربی را مطالعه می کرد و می فهمید و گاه بر محی الدین اشکال می گرفت".
آری ممکن است عارف کاملی در حوزه یا دانشگاه درس نخوانده باشد،و از این رو از اصطلاحات بی اطلاع یا کم اطلاع باشد ،ولی از حقیقت این دو علم بی اطلاع نیست.
منبع رساله سیر و سلوک ص 44
ایت اله علی رضایی تهرانی
#سواد_ظاهری
@sserfan
عرفان عملی هیچ مقدمه ای نمی خواهد :
عرفان عملی هیچ مقدمهای نمیخواهد و اصولا با اخلاق چندان فرقی ندارد.
عرفان در لغت به معنای شناختن است، و در اصطلاح به ادراک خاصی اطلاق میشود که از راه متمرکز کردن توجه به باطن نفس (نه از راه تجربه حسی و تحلیلی عقلی) به دست میآید و در جریان این سیر و سلوک معمولاً مکاشفاتی حاصل میشود که شبیه به «رؤیا» است و گاهی عیناً از وقایع گذشته یا حال یا آینده حکایت میکند و گاهی نیازمند به تعبیر است، مطالبی که عرفا به عنوان تفسیر و مکاشفات و یافتههای وجدانی خویش بیان میکند «عرفان علمی» نامیده میشود. عرفان واقعی تنها از راه بندگی خدا و اطاعت از دستورات او حاصل میشود. امام خمینی(ره) در تعریف عارف گفته است: چون عرفان به علمی گفته میشود که به مراتب احدیت و واحدیت و تجلیات به گونهای که ذوق مقتضی آن است، پرداخته و از این که عالم و سلسله هستی جمال جمیل مطلق است، بحث میکند، هر کسی که این علم را بداند عارف گفته میشود. و بهترین کلامی که از هر کلامی دیگر جامعتر و زیباتر است، سخن وحی است که در وصف عارفان الهی گفته است: «رجالٌ لا تلهیهم تجاره و لا بیعٌ عن ذکر الله» یعنی پاک مردانی که هیچ کسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند. این گونه افراد عارفان راستیناند.
امّا مقدمات و شرایط فراگیری عرفان و عارف شدن: عرفان به دو بخش نظری و عملی تقسیم میشود، در عرفان نظری همانند فلسفه از هستی شناسی بحث میشود، که می توان به کتابهای فلسفی مانند بدایه الحکمه، نهایه الحکمه، اسفار ج 1 و 2، کتابهای عرفان نظری مانند: (تمهید القواعد، فصوص الحکم، مصباح الانس، و فتوحات مکیه) در حوزههای علمیه و یا در دانشگاه نزد اساتید رشته عرفانی فراگرفت. امّا در عرفان عملی که آن را علم سیر و سلوک مینامند، از این بحث میشود که سالک راه خدا برای رسیدن به قله منیع انسانیت یعنی توحید از کجا باید آغاز کند و چه منازل را باید به ترتیب طی کند تا به مقصد نهائی برسد. عرفان عملی که مسیر بسیار شیرین ولی صعب العبور است، مراتب و مراحل متعددی دارد. در این جا مناسب و مفید است به طور خلاصه به بعضی مقدمات و مراتب عرفان اشاره شود:
1. مرتبه تجلیه: سالک کوی دوست «حق سبحانه» در مرحله اول با مراقبت کامل و عمل به ظواهر شرع مقدس و انجام بایدها (واجبات و مستحبات) و پرهیز از نبایدها (محرمات و مکروهات) شرعی، طهارت ظاهری و روحی و تسلیم در برابر خواستهای حق را در خود ایجاد میکند.
2. مرتبه تخلیه: در مرحله دوم، تلاش میکند که تمام صفات ناپسند فردی و اجتماعی مانند حسادت، تکبر، حرص، غیبت، عجب، دروغ، بد زبانی، و سایر صفات ناپسند که در کتابها اخلاقی مانند معراج سعادت، به طور مبسوط آمده و هر کدام مانع بزرگ بر سر راه تکامل انسانی است باید خود را از آنها پاکیزه کند.
3. مرتبه تحلیه: پس از رفع موانع و تخلیّه کامل نفوس از رذایل اخلاقی سعی باید کرد که خود را به زیور صفات پسندیده و اخلاق فردی و اجتماعی اسلام آراسته نموده، و این کار در درمان روح، نقش غذا و داروی تقویت را در درمان بیماری جسمانی دارد که باعث سرعت و بازگشت سلامت میشود. بعد از عبور از این مراحل صفای باطن و نورانیت قلب برای انسان سالک پدید میآید و او در وجود خویش جذبه محبت حق را احساس میکند و باعث گرایشهای شدید به عالم حقیقت و کم شدن تمایلات نشئه دنیا میشود، و به تدریج این محبت بیشتر میگردد، آتش عشق الهی در روح انسان روشن میشود و سالک به مقام فنای الهی بار مییابد .
منبع :
- https://rasekhoon.net/
#عرفان_عملی_هیچ_مقدمه_نمی_خواهد.
@sserfan