بسم الله الرحمن الرحیم
ایستاده در غبار
در جنوب غربی ایران عزیز، شهری با مساحت 64057 کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از چهار و نیم میلیون نفر وجود دارد. این شهر کارنامه درخشانی دارد. زمانی پایتخت کورش بزرگ بود و امروزه پایتخت طلای سیاه است. تا دیروز تمدن عیلامی داشت و امروز تمدن اسلامی. مردمانش خونگرم و مقاوم. شهر «خوزها» یعنی خوزستان، سرمایه ایران است؛ چه از نظر منابع انسانی و چه از نظر منابع زیرزمینی. فردوسی در شاهنامه از خوزستان به «کشور خوزها» یاد می کند و لشکر خوزها را شکست ناپذیر توصیف می کند.
اهل خوز و اهل هوز؛ این عرب های عجمی، در تمام سختی ها ایستاده اند مثل کوه های زاگرس. روزگاری در کنار امام (ره) مبارزه کردند، روزگاری در برابر دنیای استکبار مقاومت کردند و امروز در برابر ریزگردها ایستادگی می کنند. مردمانی ایستاده در غبار!!! غبارهای طاغوتی، استکباری و مدیریتی. به گفته یکی از مسوولین، گرد و خاک تنها مشکل مردم نیست بلکه بیکاری، فقر و مهاجرت نیز از دیگر مشکلات اساسی این شهر شهید پرور است.
نه تنها خوزستان بلکه یزد و سیستان نیز در ایامی از سال شاهد ریزگردها می باشند. مهمان های ناخوانده ای که غبار غم بر میزبان می نشانند اما با طراوت آب بدرقه می شوند.
در این که مسوولین زحمت خود را می کشند و جایی به دور از غبار، جلسه می گیرند، جای بسی تشکر دارد.!! اما این خود مردم هستند که باید به کمک مسوولین بشتابند و به دور از حاشیه ها، در صحنه حاضر شوند. یادمان باشد، آیندگان منتظرند تا ما را نقد کنند!!
خوزستان، یزد و سیستان؛ این غبارستان های ایران، مردمانی دارد بامرام و همیشه در صحنه. از خدای منان می خواهیم که نه تنها ایران بلکه جهان اسلام از آفات و بلایا در امان باشد.
جواد حاجی اکبری
بهار 96
بسم الله الرحمن الرحیم
معاون اول شیطان بزرگ!
مادرش اهل اسکاتلند، پدرش از تبار آلمان و خودش متولد کویینزِ نیویورک آمریکاست. کارشناسی اقتصاد را از مدرسه وارتون پنسیلوانیا گرفت. کار اقتصادی را در شرکت ساختوساز املاک که مادربزرگ پدریش مؤسس آن بود شروع کرد. فعالیت او متمرکز بر ساختن و نوسازی برجهای تجاری، هتلها، کازینوها و زمینهای گلف بود. ساخت و ساز هایش با او یار شد و چیزی نگذشت که به چهرهای تلویزیونی تبدیل شد. لذت حضور در تلویزیون، وی را روانه عرصه رسانه کرد. وی در این جعبه چند اینچی تا آنجا رشد کرد که دو بار به عنوان نامزد جایزه امی (جایزهای آمریکایی که برای تولیدات تلویزیونی است و معادل اسکار میباشد) معرفی شد. از این به بعد همه میدانستند که او یک کارآفرین، نویسنده کتاب «هنر معامله»، ثروتمندترین، مالک مسابقه زیباترین ملکه جهان، صاحب یک ستاره در پیادهروی مشاهیر هالیوود و دارنده جایزه آزادی به خاطر افزایش روابط آمریکا-اسرائیل است.
همه اینها باعث شد تا «دونالد جان ترامپ» به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا پا به عرصه سیاست بگذارد. به عبارتی «ترامپ» وزیر بریتانیا شد تا مثل همیشه این روباه پیر، مظهر تمدن بماند و شرارتهایش را در لباس آمریکا انجام دهد.
از چند سال قبل مردم را محک زده بود و در فواصل مختلف، به نامزدی از سه حزب معروف کشورش؛ جمهوریخواه، دموکرات و ریفورم به میدان آمده بود. تا اینکه در سال 2016م به عنوان یک جمهوریخواه اعلام آمادگی کرد.
این مرد 70 ساله که برای هر یک ساعت تدریسش 1?5 میلیون دلار دریافت میکند، در بیستم ژانویه 2017م معاون اول شیطان بزرگ شد. پول و شهرتش؛ سابقه کار سیاسی یا نظامی، اقبال عمومی مردم به او و پرونده قضائی وی را در هالهای از ابهام فرو برد.
جنجال در کسب قدرت باعث شد تا صاحب موهای طلایی، رقبایش را زیر سوال ببرد، از کلینتون هم پوستش گرفته تا اوباما سیاهپوست. زن بودن کلینتون را نشانه رفت و با کمک یک کشیش به محل تولد و مدرک اوباما گیر داد.
«ترامپ» در نظرسنجی «گالوپ، یو اس ای تو دی»، یکی از بیادب ترین نامزدهای انتخاباتی شناخته شده است. گرچه بی ادبی در فرهنگ آنها رایج است و همه چیز را راحت به یکدیگر میگویند اما مدل ترامپ، مدل خاصی است، بی ادب و بی تربیت!!!
تا پای راستش را بر مسند قدرت نامشروع گذاشت، تعداد زیادی از سیاستهای «باراک اوباما» رئیس جمهور قبلی را پرپر کرد و سر و صدای زیادی به راه انداخت، آمریکا را از توافق پاریس خارج و بخشهایی از پیمان «گرمی روابط با کوبا» را لغو، «نیل گرساچ» را به دیوان عالی منصوب و ممنوعیتی بر ورود شهروندان شش کشور با اکثریت مسلمان (از جمله ایران) اعمال کرد که بخشهایی از آن پیادهسازی شد. البته در سیاست اسلام هراسی، مخالف اوباما عمل نکرد بلکه در راستای خباثت وی، استکبار بیشتری را اعمال و در مقابل؛ رابطهاش با اسرائیل را محکمتر کرد.
وی مشهور است اما نظرسنجی نیویورک تایمز؛ سی بی اس نشان میدهد، 70? از 323?625?762نفر جمعیت امریکا نظر نامطلوبی نسبت به ترامپ دارند. شعارهای انتخاباتی او نیز کمکی در جذب انظار عمومی نکرد. او قول داد تا «آمریکا را دوباره عالی کند!» مسائل داخلی نظیر مهاجرت غیرقانونی به ایالات متحده آمریکا را سامان بخشد، مشاغل آمریکایی ها در خارج از مرزها را افزایش دهد،بدهی ملی ایالات متحده آمریکا را کاهش دهد وتروریسم اسلامی را دفع نماید.
حامی «رونالد ریگان»، آن جلاد خاور میانه، که حال به جای وی نشسته، با سیاستهای متناقض خود، همه به جز ایرانیها را انگشت به دهان کرده است. یار غار اسرائیل و یار دوازدهم داعش، هنوز نیامده، به ایران جسارت کرده و برای انتخابات 2020م مجددا اعلام آمادگی نموده است. آمریکا و رفقای اروپائیش با اجرای نمایش «تو خوب، من بد» در صدد تسخیر ایران هستند، اما زهی خیال باطل!!! البته مردم ایران عزیز این کارهای ترامپ را به حساب موی زردش و نظر روانشناسان (که در ادامه ذکر خواهد شد) گذاشتند و جواب چرندیات او را عاقلانه، با مشتهای گره کرده دادند.
در طی چند سال و انجام مذاکرات متعدد، با ایران به توافق رسیدند. امضا کردند اما انجام ندادند و اینک در حال اجرای سکانس معکوس این نمایش هستند که اصلا اصل تعهد درست بوده است یا خیر؟
با بهانه های مختلف، نگاه همه ملت ایران را متوجه سفارشات امام خامنه ای میکنند که می فرمود: «به مذاکرات خوش بین نیستم.»
«ترامپ» یک مسیحی پروتستانی از شاخه «پرسبیترینیسم» است و به شدت از مسیحیت دفاع میکند. «پرسبیترینیسم»، سوغات بریتانیا برای آمریکاییهاست که توسط مهاجران اسکاتلندی به آمریکا برده شده بود. وی به مسیحیان قول داده است عبارت «کریسمس مبارک» به جای «تعطیلات مبارک» در فروشگاههای زنجیرهای رواج پیدا کند تا شعائر مسیحی احیا گردد.
مسنترین رئیس جمهور آمریکا طی یک برنامه صد روزه، قول داد از شراکت ترنس-پسیفیک انصراف دهد و وزارت دفاع را در مقابل حملات سایبری تقویت کند. به بازنشستگان ارتشی بیشتر بها دهد و ماری جوانای طبی را آزاد کند. ملت سازی را تعطیل کند و به امور مردم خود بپردازد.
دیپورت (بازگشت) حدود 11 میلیونمهاجر، ایجاد یک دیوار بزرگ در مرز آمریکا-مکزیک، ملی گرایی بیش از حد دونالدجان، تهدید به ترک ناتو و گسترش استفاده از روشهای بازجویی نامتعارف، آمریکا را به سمت انزوایی که حسن روحانی (رئیس جمهور ایران) بارها گوشزد کرده میبَرد.
«ترامپ» قائل به اتوبوسی بودن وزرا و کارکنان اوباما نبود و از وزرای وی در کابینه خود استفاده کرد. مثلا «ایلین چاو» -وزیر سابق کار- را برای کابینه خود نگه داشت و به عنوان وزیر ترابری ایالات متحده آمریکا معرفی نمود.
مرد اول بازی های اقتصادی میگوید: «ژاپن باید هزینههای سربازان آمریکایی مستقر در آنجا را بپردازد و در صورت لزوم، سلاح هستهای بسازد تا از خود در برابر کره شمالی محافظت کند.» وی در خصوص مقابله با داعش، خواهان فرستادن 20000 تا 30000 سرباز آمریکایی به منطقه شده، البته بعدا پشیمان شد و از حرفش عقبنشینی کرد اما گفت: «متحدین منطقهای آمریکا، نظیر عربستان سعودی باید به این نبرد سرباز بفرستند.»
دلارهای مسنترین مدیر اجرایی آمریکا که برخی آن را دلیل رئیس جمهور شدنش میدانند از کف بازارهایی جمع شده بود که نام ترامپ بر کالاهای آن خودنمایی میکرد؛ ترامپ فایننشال، فروش و اجاره ترامپ (فروش مسکن)، رستورانهای ترامپ، بوفه ترامپ، تهیه غذای ترامپ، بستنی پارلر ترامپ، گوترامپ،مجموعه امضای ترامپ، عطر دونالد ترامپ، گلف ترامپ، مجله ترامپ، شکلات ترامپ، خانه ترامپ، تولیدات ترامپ، مؤسسه ترامپ، کارت بازی ترامپ، غول املاک ترامپ (بازی شبیهسازی کسب و کار)، کتابهای ترامپ، مدیریت مانکن ترامپ، شاتل ترامپ، یخ ترامپ، ودکای ترامپ، استیکهای ترامپ و حال، کاخ سفید ترامپ!!
زیاد به زنان توهین میکند اما شکارچی خوبی برای زنان زیباست، از این رو مجبور است چهره پر چین و چروک خود را زیر موهای طلایی و صورت برنزه شده مخفی نگهدارد تا از او فرار نکنند.
این صیاد زنهای زیبا، ابتدا با ایوانا ترامپ (مانکن چکی) و مارلا میپل (هنرپیشه مشهور سینما) ازدواج کرد و طلاق گرفت و در ادامه با ملانیا کناوس (مانکن اسلوونی و یکی از خروجی های مسابقه زیباترین ملکه جهان) زیر سقف مشترک رفتند. به هر حال او فعلا هفت نوه شناسنامهای دارد و چند برابر این نوهها برج!!! در شهرها و کشورهای مختلف، حتی در باکو و ترکیه!!!
با توجه به رنگ مو و ساختمان های ترامپ، احساس میشود که وی به رنگ زرد خیلی علاقه دارد. امروزه روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که علاقهمندان به رنگ زرد، انسانهای فهیمی هستند و قرار گرفتن در کنار این رنگ، باعث تقویت حافظه و تحریک گردش خون میشود؛ به عبارتی این رنگ، رنگ زندگی است. البته این اثرات در صورتی محقق میشود که از این رنگ با تدبیر استفاده شود و گرنه اگر کسی بیش از حد در معرض رنگ زرد قرار بگیرد میتواند دچار بیش فعالی یا هیجان بیش از حد شود. همچنین میتواند باعث افزایش حالت اضطراب و تنش ذهنی در انسان شود.
در این صورت با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت؛ آقای ترامپ از نظر روانشناسان، مردی بیش فعال و مضطرب میباشد و صد البته صاحب ذهنی متشنج!! البته شاید برای برخی جالب باشد که متخصصین و اهل فن برای درمان یبوست نیز این رنگ را تجویز میکنند و سفارش میکنند برای رفع این مشکل از غذاهای زرد استفاده شود.!!
سفارش ما به پیرمرد آمریکایی این است که برای فرار از این مشکلات، نصف موی خود را بنفش کند، چراکه اهل فن، رنگ بنفش را مکمل رنگ زرد میدانند.
بررسی بیش از 300 عکس ترامپ نشان داده که او پیوند مو انجام نداده و موهایش کلاهگیس نیست و هرچه هست، بد یا خوب! موهای خودش است. چیزی که در مورد موهای رئیسجمهور ایالاتمتحده ممکن است شکبرانگیز باشد، رشد موهایش است که به نظر زیاد میآید. البته این موضوع بهتازگی توسط پزشک خانوادگی ترامپ توضیح داده شده است. پزشک ترامپ دلیل این موضوع را مصرف نوعی دارو اعلام کرده است؛ «پروپسیا»؛ دارویی برای درمان بزرگی پروستات. بهطور معمول 60درصد از آقایانی که از این دارو استفاده میکنند، موهایشان افزایش حجم پیدا میکند.
حال باید دید با این موهای بد یا خوب، در مقابل ملت شریف ایران چه میکند؟
هر چه میکند خودش میداند اما پیر خمین؛ «امام روح الله» برای او و امثال او، به همه سفارش کرده است: «هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید که همین فریاد همگانی «مرگ بر آمریکا» برای او مرگ می آورد.» (صحیفه امام، ج 10، ص 373)
جواد حاجیاکبری
آذر 96
کلید واژه های نفوذ
به سبک مادرم (1)
مادر بنده یکی از مادرهای متدین و انقلابی است. مادری که خالق ماجراهای شیرین انقلابی است. ماجرای پیش رو یکی از ده ها ماجرایی است که به خواست خدا یادداشت خواهد شد. منتظر شماره های بعدی باشید.
صدای زنگ خانه به صدا در آمد. خانمی با حجابی نامناسب گفت سلام. شما را فلانی معرفی کرده است. برای یادگیری .... آمده ام. گفتم بفرما، درست آمده ای. اما نامناسب آمده ای! دانشجوی دانشگاه فرش قدیم و هنرهای تجسمی جدید بود. سریع رفت سر اصل مطلب. گفت برای آموزش چقدر می گیری؟ با تبسم گفتم: هیچی! اما من به خانم بدحجاب آموزش نمی دهم. گفت مشکل شما حجاب من است؟ گفتم: بله! هر موقع حجابت را درست کردی، قدمت روی چشم. رایگان به تو آموزش می دهم. رفت.
بعد از چند روز با حجاب کامل آمد. گفت: چادرم را از دوستم قرض گرفتم. مقداری به او آموزش دادم. وقت تمام شد. وقتی خواست برود یک قواره چادر دوخته نشده به او دادم. گفتم: این یادگار فاطمه زهرا است. خودت باید یکی داشته باشی. رفت.
چند ماه بعد برگشت. با چهره ای خندان، اما چادری! گفت به مادرم جریان شما را گفتم. خیلی خوشحال شد. این چادر همان چادر شماست. گفت: حتما باید او را ببینم و از وی تشکر کنم. آن جلسه گذشت. رفت.
چند ماه بعد با مادر و پدرش آمد، اما چادری! از راه دور آمده بودند. مرا بوسید و بویید و تشکر کرد. گفت ما تا حالا اصلا نمی دانستیم چادر چیست؟!! بعد از کلی صحبت رفتند.
لبخند، هدیه، هدف. رفتار، گفتار، تاثیر. این ها کلید واژه های نفوذ هستند. برای دعوت به خیر و بازداشت از بدی باید نفوذ کرد. لبخند مقدمه نفوذ و هدیه نقطه اوج نفوذ است. هدف هم مدیر جلسه، یعنی هادی نفوذ است.
لبخند و هدیه هدفمند می تواند مسیر زندگی یک انسان را عوض کند. یعنی ما می توانیم با روشی درست یکی از متغیر های (تغییر دهنده) خدای متعال روی زمین باشیم.
جواد حاجی اکبری
«مکانیسمی که روابط انسانی براساس آن بوجود می آید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان، بر پایه آن توسعه پیدا کند را ارتباط گویند. ارتباط حالات چهرها، رفتارها، حرکات، کلمات، طنین صدا، نوشته ها، چاپ، راه آهن تلگراف، تلفن و تمام وسایلی که اخیرا در راه غلبه بر مکان و زمان ساخته شده اند همه را در بر می گیرد.» («کولی» دانشمند و جامعه شناس آمریکای)
اختراع بزرگ حروف الفبا در یونان در هفتصد سال پیش از میلاد، انقلابی در ارتباطات بشر ایجاد کرد. حروف الفبا به عنوان پل گفتار و نوشتار موجب انتقال افکار و تکامل ارتباط غیر الفبایی و دگرگونی کیفی در ارتباطات انسانی شد. با اختراع چاپ توسط «گوتنبرگ»، کتابت و ارتباط نوشتاری، هم رزم ارتباطات کلامی شد. مدتی بعد؛ با صنعتی شدن جامعه بشری، مطبوعات وارد عرصه ارتباطات شدند. مهمترین دستاورد مطبوعات صنعتی، تحول در نظام ارزشی زنان بود. به وسیله همین مطبوعات، زنان وارد چرخه صنعت شدند و به عنوان های کذایی، نیروی چرخنده چرخ صنعت گشتند.
با اختراع برق و پیدایش تلکس و تلگراف توسط «ساموئل مورس» انگلیسی در سال 1832م، اسب های تندرو و کبوتران نامه بر، نفس راحتی کشیدند. در فاصله نه چندان کوتاهی، تلفن، رادیو و تلویزیون، مردم را انگشت به دهان کرد. مگر می شود کسی در جعبه ای چوبی، خارج از مرزها، کیلومترها آنطرف تر، حرف بزند و فیلم بازی کند؟!!
روند پیشرفت روابط غیر کلامی رو به افزایش بود که دومین انقلاب در ارتباطات شکل گرفت. اختراع کامپیوتر و ظهور اینترنت تحول عظیمی در زندگی بشر ایجاد و باعث جنبش خاصی در ارائه اطلاعات شد. با زدن چند دگمه انبوهی از اطلاعات دست انسان را می گرفت.
کم کم واژه «ارتباط»، جای خود را به واژه «رسانه» داد و تمام این ارتباطات با واژه «رسانه» یا «فضای مجازی» تفهیم می شد. امروزه، رسانه ها در تغییر ذائقه، سلیقه، فکر، ادبیات و ... حرف اول را می زنند.
ایران عزیز، در حدود 160 سال قبل، با منتشر شدن کاغذ اخبار، به مدیریت میرزای شیرازی، وارد جهان رسانه ای شد و در چرخه انقلاب و تکامل ارتباطی قرار گرفت. شاید کسی باور نمی کرد که روزی،
فضای مجازی بطور هفتگی 40 تا 50 ساعت از وقت جوانان ما را به خودش اختصاص دهد. شاید کسی باور نمی کرد که روزی، این انقلاب ارتباطی، یک چهارم کاربرانش را -که بین 15 تا 18 سال سن دارند- به خود معتاد کند.
امروزه تحقیقات نشان داده است که بیش از44درصد جوانان و نوجوانان اوقات فراغت خود را با ورود به فضای مجازی و استفاده از اینترنت، 35 درصد با بازی های رایانه ای و گوش دادن به موسیقی و کمتر از 17 درصدشان با استفاده از تلویزیون و برنامه های آن، اوقات فراغتشان را سپری می کنند.
این نفوذ نجومی را باید مرهون زحمات فرمانده هان این انقلاب دانست. فرمانده هانی که بنده نفس خویش هستند و هنوز تفکر تسخیر جهان، وجودشان را گرفته است. این فرمانده ها؛ با در نظر گرفتن سه اصل ساده روانشناسی، ضریب نفوذ خود را در شیب صعود قرار داده اند.
رسانه ها با رعایت سه اصل مهم جلب اعتماد، فاصله زدایی -کاستن فاصله ها، همدلی و هم احساس شدن با مخاطب- و ذهنیت شناسی- چیستی و هستی ذهن مخاطب- چون مربی ماهری، سعی در تسخیر جوانان دارند. این نکته را بارها جانشین پیر خمین تذکر داده اند که:
«این طرف دنیا یک نفر جوان پاى یک دستگاه کوچک می نشیند و افکار، تصورات، تخیلات، پیشنهادهاى فکرى و پیشنهادهاى عملى را از سوى هر کسى -بلکه هر ناکسى- از آن طرفِ دنیا دریافت مىکند. امروز اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطىِ بسیار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جاى دنیا مىرسد. میدان افکار مردم و مؤمنین، عرصه کارزار تفکرات گوناگون است. امروز ما در یک میدان جنگ و کارزار حقیقىِ فکرى قرار داریم.» (بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار علما و روحانیون کرمان 11/2/1384)
باید از روزی که فضای مجازی، جانشین فضای معنوی شود ترسید و برای این پروژه نفوذ، راه حل تراشید.
جواد حاجی اکبری
- گوهری، علی (1383 (بهداشت روانی نیمی از زنان در وضعیت هشدار دهنده قابل دسترسی در سایت
http://www.jame jamdaily.net
- محمدی, حمزه؛ مهدی ورمزیار و امید محمدی، 1391، بررسی اعتیاد به اینترنت و فضاهای مجازی در بین جوانان و نوجوانان، نخستین کنگره ملی فضای مجازی و آسیب های اجتماعی نوپدید، تهران، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی،
http://nopadid.mcls.gov.ir/Maghalat/2/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%8A%20%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87.pdf
- پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا
ایستاده در غبار
در جنوب غربی ایران عزیز، شهری با مساحت 64057 کیلومتر مربع و جمعیتی بیش از چهار و نیم میلیون نفر وجود دارد. این شهر کارنامه درخشانی دارد. زمانی پایتخت کورش بزرگ بود و امروزه پایتخت طلای سیاه است. تا دیروز تمدن عیلامی داشت و امروز تمدن اسلامی. مردمانش خونگرم و مقاوم. شهر «خوزها» یعنی خوزستان، سرمایه ایران است؛ چه از نظر منابع انسانی و چه از نظر منابع زیرزمینی. فردوسی در شاهنامه از خوزستان به «کشور خوزها» یاد می کند و لشکر خوزها را شکست ناپذیر توصیف می کند.
اهل خوز و اهل هوز؛ این عرب های عجمی، در تمام سختی ها ایستاده اند مثل کوه های زاگرس. روزگاری در کنار امام (ره) مبارزه کردند، روزگاری در برابر دنیای استکبار مقاومت کردند و امروز در برابر ریزگردها ایستادگی می کنند. مردمانی ایستاده در غبار!!! غبارهای طاغوتی، استکباری و مدیریتی. به گفته یکی از مسوولین، گرد و خاک تنها مشکل مردم نیست بلکه بیکاری، فقر و مهاجرت نیز از دیگر مشکلات اساسی این شهر شهید پرور است.
نه تنها خوزستان بلکه یزد و سیستان نیز در ایامی از سال شاهد ریزگردها می باشند. مهمان های ناخوانده ای که غبار غم بر میزبان می نشانند اما با طراوت آب بدرقه می شوند.
در این که مسوولین زحمت خود را می کشند و جایی به دور از غبار، جلسه می گیرند، جای بسی تشکر دارد.!! اما این خود مردم هستند که باید به کمک مسوولین بشتابند و به دور از حاشیه ها، در صحنه حاضر شوند. یادمان باشد، آیندگان منتظرند تا ما را نقد کنند!!
خوزستان، یزد و سیستان؛ این غبارستان های ایران، مردمانی دارد بامرام و همیشه در صحنه. از خدای منان می خواهیم که نه تنها ایران بلکه جهان اسلام از آفات و بلایا در امان باشد.
جواد حاجی اکبری
بعد از کلی صحبت و سخنرانی در مورد تربیت فرزند، یکی از مستمعین با نگاهی سرشار از تحسین نزدم آمد و گفت: شیخ! حرفهای شما متین! اما تربیت فرزند یک راه بیشتر ندارد؛ اول گَف، دوم تَس!!
روانشناسان در مورد تشویق و تنبیه فرزندان که یکی از جلوههای تربیت میباشد سخن زیاد راندهاند. البته تشویق و تنببیه در سنین مختلف مراتب و درجات متفاوتی دارد اما عصاره حرف اهل فن، گویای این مطلب است که تشویق اثر بیشتری دارد. به اعتقاد بسیاری از روانشناسان تربیتی، تشویق و پاداش، انگیزههای تعلیم و تربیت را دوچندان میکند و تنبیه عوارض ناخوشایندی را دربردارد.
یک کودک 8 ساله نمى تواند درک کند که در صورت مشاهده واکنش منفى براى یک فعالیت، نباید آن را دوباره تکرار کند و تا 12 سالگی برداشت چندان درستى از تنبیه ندارد و به تشویق بیش از تنبیه واکنش نشان مىدهد.
به فرموده امیر قافله تربیت، امیر مومنان علی (علیه السلام)؛ «عاقل از طریق ادب پند می پذیرد و این چارپایانند که جز با زدن تربیت نمیشوند.»
البته هدف از تنبیه، کاهش رفتار منفی و در مقابل، هدف از تشویق؛ تکرار رفتار مثبت است. برای تنبیه میتوان از راههایی مثل قهر کردن استفاده کرد.
فردی خدمت امام صادق(ع) شرفیاب شد و از فرزندش شکایت کرد. امام (علیه السلام) در پاسخ به او فرمود: «لا تَضْرِبْهُ وَاهْجُرْهُ و لا تُطِلْهُ» «او را نزن، با او قهر کن ولی این قهر را طولانی نکن.»
چند نکته، صرفا جهت یادآوری:
1- والدین باید در نظر داشته باشند تنبیه و تشویق باید بر اساس مطلوب بودن یا نبودن رفتارها و نه احساسات، عواطف و هیجانات مقطعی انجام پذیرد.
2- استفاده مکرر از تنبیه و تشویق ممنوع!!! چون آنها را بی اثر میکند و حتی به پرتوقعی و جهت گیری منفی در کودک منجر میشود. کودک به این ترتیب در طول زمان میتواند اعمال والدین را پیش بینی کند و برای دریافت پاداش یا باج گیری، والدین را تحت فشار قرار دهد.
3- انسان فطرتا خود را دوست دارد و به خود علاقهمند است. بهتر است به جای تنبیه با قلقلک دادن این غریزه و تشویق وی به آینده درخشان، در جهت تربیت بهتر، گام مؤثری بردارد.
اگر آنگونه که با تلفن همراهتان برخورد میکنید با همسرتان برخورد میکردید ، اکنون خوشبخترین فردِ دنیا بودید.
اگر هر روز شارژش میکردید
باهاش در روز از همه بیشتر صحبت میکردید
پایِ صحبتهایش می نشستید،
پیغامهایش را دریافت میکردید
پول خرجش میکردید
دورش یک محافظ محکم میکشیدید
در نبودش احساسِ کمبود میکردید
حاضر نبودید کسی نزدیکش شود
حتی ، مطالبِ خصوصیتان را به حافظه اش میسپردید ، همیشه و همهجا همراهتان بود
حتی در اوج تنهایی
? الانم که گوشی ها لمسی شده...
اگر همونقدر که گوشی رو لمس میکنید همسرتون رو نوازش بکنید ، کلی خوشبخت می شوید و همیشه ، بجای این همراه ، همسرتون همراهِ اولتان بود….
??کانال عرفان??