حکیم جوادی آملی:
??سجده بر کلام علی علیه السلام
??در نهج البلاغه خطبه ای است که حضرت علی علیه السلام آن را پس از تلاوت سورهی مبارکه تکاثرایراد فرموده اند.ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این خطبه می گوید:
این خطبه از آن عمقی عجیب برخوردار است وحاوی الفاظی بلیغ، مشکل و فصیح است که اگر کسی این فصل از نهج البلاغه را بررسی کند خواهد فهمید که آنچه معاویه گفته است که: «علی بلاغت را برای قریش بنیانگذاری کرده» صحیح گفته است. (سپس می گوید):
??اگر تمام فصحای عرب در جایی جمع باشند و این خطبه بر آنان قرائت شود شایسته است همگی بخاک افتاده سجده کنند! همان طور که قرآن سوره هایی دارد و در آن سوره ها آیاتی است که اگر خوانده شود باید سجده کرد علی بن أبی طالب (علیه السلام) هم خطبه هایی دارد که یکی از آنها همین خطبه است اگر آن را برای خردمندان فصیح و بلیغ و کارشناسان فصاحت و بلاغت بخوانند آنان باید سجده کنند!.
??این نکته در حضور درس استاد، علامهی طباطبایی (قدس سره) مطرح شد که چگونه ابن ابی الحدید چنین تعبیر بلندی دارد؟ استاد (رحمه الله) فرمود: ابن ابی الحدید گزاف نگفته زیرا اگر سجده است برای کلام خداست و همان محتوای قرآنی است که به صورت خطبه های علی (علیه السلام) در آمده است، سجده در حقیقت برای کلام خداوند است نه برای کلام مخلوق او.
??ابن ابی الحدید سوگند یاد می کند و می گوید:
أُقسم بِمَن تُقسِم الأُمَم کُلُّها به لَقَد قرأت هذه الخطبة منذ خمسین سَنةٍ إلی الآن أکثر من ألف مرّة ما قرأتها قطّ إلاّ و... :
به آن مبدئی که همهی امتها بدان سوگند یاد می کنند قسم یاد می کنم که من این خطبه را از پنجاه سال پیش تا کنون، بیش از هزار بار خوانده ام و هر بار که می خواندم برایم تازگی داشت و مطلب جدید و موعظه ای تازه در قلبم پدید می آورد.
??{ #حکمت_نظری_و_عملی_در_نهج_البلاغه ص50}
_____________________
??مطالب و بیانات آیت الله جوادی آملی??
https://telegram.me/hakimjavadiamoli
حکیم جوادی آملی:
??باکره بودن سخن بی نقد
??حضرت امیرمؤمنین علیه السلام فرمودند: «اضربوا بعض الرأى ببعضٍ یتولّد منه الصواب» برخی از آرا را به برخی دیگر بزنید و درآمیزید تا رأی درست و صواب از آن پدید آید. ضرب رأی که همان تضارب آراست، موجب تولد مطالب صحیح و سالم می شود.
??مرحوم شیخ بهایی نیز در کتاب شریف کشکول این مطلب شیرین را دارد که: «السؤال اُنثی والجواب ذکر»؛ «پرسش مؤنث است و جواب مذکّر». سؤال و جواب، نقد و پاسخ، ایراد و جواب، یکی مذکر است و دیگری مؤنث که از نکاح این ها مطالب متعالی متولد می شود. اگر بر حرف کسی نقدی وارد نکنند و تنها سخن او باشد، این مطلب باکره می ماند و نتیجه نمی دهد و فرزندی از آن متولد نمی شود؛ ولی وقتی سؤال و اشکال شود و پاسخ داده شود، رشد علمی پدید می آید؛ چون سؤال و جواب، نکاح علمی است و با تناکح این دو، فرزندانی متولد می شوند و تولید جدید علمی، دست آوردهای نوین علمی و نوآوری هایی حاصل می شود.
??{ #مهر_استاد صفحه 184}
_____________________
??مطالب و بیانات آیت الله جوادی آملی??
????https://telegram.me/hakimjavadiamol
صحیفه نور:
?? خود باوری در اندیشه امام خمینی (ره)
ما باید این را بفهمیم که هم چیز هستیم و از هیچ کس کم نداریم. ما که خودمان را گم کرده بودیم باید این خود گم کرده را پیدا کنیم و این فکر که بر ما تحمیل شده بود که (اگر دست خارج کوتاه شود می میریم) را با تمام قدرت از بین ببریم. و دیدید که ملتی با دست خالی در مقابل ابرقدرت ها و قدرت ها ایستاد و این حرکت موجی برداشت که به امید خدا به این زودی ها نمی ایستد
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور،جلد 15،صفحه 192
بیانات امام خمینی(ره) در دیدار با وزیر و مدیران کل اجرائی ادارات آموزش و پرورش سراسر کشور
مورخ:1360/07/24
سیر و سلوک و عرفان:
?? #علم_خداوندی
امام علی علیه السّلام فرمودند:
کلُّ عَزیز غَیرُهُ ذلیلٌ و کلُّ قَوِیٍّ غَیْره ضعیفٌ و کُلُّ مالکٍ غَیرُهُ مُملوکٌ ... .
هر عزیزی جز او ذلیل و هر نیرومندی جز او ضعیف و ناتوان است، هر مالکی جز او بنده است و هر قدرتمندی جز او گاهی توانا و زمانی ناتوان است.
نهج البلاغه، خطبه 65
?? #ایمان
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
ما من جرعه أحبّ إلى اللَّه تعالى من جرعه غیظ یکظمها عبد، ما کظمها عبد إلّا ملاء اللَّه تعالى جوفه إیمانا؛
هیچ جرعه اى نزد خدا از جرعه خشمى که بنده اى فرو برد محبوب تر نیست. هر بنده اى جرعه خشم فرو برد خدا ضمیر او را از ایمان پر کند.
نهج الفصاحه
سیر و سلوک و عرفان:
عاشق دیوانه منم،وارث میخانه منم
بی در و کاشانه منم،راوی افسانه منم
خسته منم،بسته منم،شاعر برجسته منم
از قفست جسته منم،کوزه ی بی دسته منم
عود منم،دود منم،مهدی موعود منم
طالع مسعود منم،آتش نمرود منم
ساده منم،باده منم،از همه جا رانده منم
از نفس افتاده منم،خنده ی افسرده منم
نور منم،شور منم،بنده ی مجبور منم
نفخه ی آن صور منم،زنده ی در گور منم
ساز منم،راز منم،قافیه پرداز منم
پشت هم انداز منم،عارف طنّاز منم
گشنه منم،تشنه منم،زخمی هر دشنه منم
بر لجن آغشته منم،سوی تو برگشته منم
پیر منم،شیر منم،از همه دلگیر منم
آیه ی تطهیر منم،سوره ی تکویر منم
راه منم،چاه منم،در دلِ گِل کاه منم
گرچه گدا شاه منم،فرصت کوتاه منم
هوش منم،گوش منم،عاقل مدهوش منم
یادِ فراموش منم،آتش خاموش منم
هست منم،مست منم،آیِنه در دست منم
گفت مرا پست منم،لایق این شست منم
باد منم،شاد من. م،هفتصد و هفت داد منم
معنی اعداد منم،رابط ابعاد منم
گریه ی یعقوب منم،طاقت ایوب منم
ساقی مشروب منم،پیش تو مغلوب منم.
حکیم جوادی آملی:
??تقلید از اعلم یا افضل؟!
??بخشهای فراوانی از قرآن کریم است که ما را به انتخاب احسن، انتخاب اصلح، انتخاب اعلم، انتخاب اکمل، انتخاب ازهد و مانند آن دعوت میکند. خدا مرحوم شیخ بهایی را غریق رحمت کند، او در «زبدة الاصول» خود که آن روزها سخن از تقلید اعلم نبود، فتواهای مرحوم شیخ بهایی در زبدة الاصول، تقلید افضل بود، نه تقلید اعلم.
??همین معنا محفوظ بود، بود، بود، تا عروه مرحوم آقا سید محمد کاظم یک مقداری کمرنگ شد، بعد دیگر رنگ خود را باخت. مرحوم سید در عروه دارد که «اعلمِ اتقی»که؛ مثلاً تقوا خیلی سهم تعیینکننده دارد، بعد دیگر کمکم در رسالههای بعدی این «اتقی» رخت بربست، فقط «اعلم» مانده است، خیلی فرق میکند. زبده الاصول مرحوم شیخ بهایی همین طور بود که تقلید افضل لازم است؛ یعنی کسی که هم اعلم است، هم اتقی است، هم اعلی و اطیب است و مانند آن همین معنا بود، تا زمان مرحوم آقا سید محمد کاظم که «اتقی» را در کنار «اعلم» ذکر کرده بود، ولو یک مقداری کمرنگ، بعد هم کلاً رخت بربست و رنگ باخت.
??{ #تفسیر_سوره_زمر 93/10/9 }
_____________________
??مطالب و بیانات آیت الله جوادی آملی??
https://telegram.me/hakimjavadiamoli
حکیم جوادی آملی:
??حکمت قربانی
??خداوند کریم در بیان حکمت قربانی، میفرماید: این قربانی کردن ظاهری دارد و باطنی. ظاهر قربانی به خدا نمیرسد؛ امّا باطن آن به خدا میرسد. ?لن ینال الله لحومها ولا دماؤها ولکن یناله التقوی) یعنی گوشت و خون قربانی به خدا نمیرسد. ولی آن تقوایی که در قربانی و کشتن گوسفند و شتر، که روح و درون و حکمت این عبادت است، به خدا میرسد.
??در جاهلیت وقتی قربانی میکردند، مقداری از گوشت قربانی را به دیوار کعبه میآویختند و مقداری از خون آن را به دیوار میمالیدند تا قبول بشود!اما اسلام روی این کار خطّ بطلان کشید. پس انسان متّقی که در حقیقت به باطن عبادت رسیده و میکوشد که به حکمت نهایی عبادت برسد به خدا میرسد
??{ #حکمت_و_عبادات صفحه36 }
_____________________
??مطالب و بیانات آیت الله جوادی آملی??
https://telegram.me/hakimjavadiamoli