وقتی انسان در چرخه نظام هستی قرار می گیرد با چالش های جدی روبرو می شود که نحوه برخورد او با این چالش ها مسیر چندین ساله زندگی او را مشخص می کند . یکی از اساسی ترین چالش ها ؛ علت آمدن و بودن در این جهان می باشد .[1]
از نظر شریعت مقدس اسلام ، برای فهم و درک این سوال و چالش ، بایستی قابلیت و ظرفیت خود را تا حد خاصی افزیش دهد که حداقل آن ، علم به اصول دین می باشد . [2]
بررسی مصادیق عالمان به اصول دین ، چون فانوسی پرنور ، به انسان کمک می کند تا ناقوس موفقیت را به صدا در آورد . یکی از این عالمان ، شهدا می باشند که با فهم و درک توحید و نبوت به عدالت رسیدند و با ذوب شدن در امامت و ولایت راهی معاد شدند تا برسر سفره پر نعمت الهی بنشینند [3]و با نظر لطف الهی هادیان کوی دوست شوند . شهدا با آموزش جاودانه شدن ، حماسه آفرینی ، هدایت گری و سوختن از برای ساختن ، قابلیت مسافران مشتاق را افزایش می دهند و در بحران ها به او گرا و جهت می دهند تا وی سپهر حشمت الهی گردد . استعداد هایش را دریابد و با جهت دهی مناسب ، به چالش " برای چه بودن ؟ " خاتمه دهد .
مطالعه زندگی شهدا و بکارگیری منش و اخلاق آنها در زندگی عملی ، قابلیت درک و فهم عمیق انسان را بالا می برد .
شهید عاشق است و عاشق می آفریند ، در جهت برتر است و به جهت برتر دعوت می کند ؛ و این یعنی :
شهید مربی رشد .
بهار93
جواد حاجی اکبری 09366093303
فلسفى، محمد تقى ، الحدیت- روایات تربیتى ، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1368 ش
جنتى، احمد ، تحف العقول- ترجمه جنتى ، ناشر: مؤسسه امیر کبیر، 1382 ش
کرمى، على ؛ در سوگ امیر آزادى- گویاترین تاریخ کربلا ، ناشر: نشر حاذق1380 ش
حسینى همدانى، سید محمد ؛ درخشان پرتوى از اصول کافى ، ناشر: چاپخانه علمیه قم 1363 ش
میر باقرى ، سید ابراهیم ؛ مکارم الأخلاق- ترجمه میر باقرى ، ناشر: فراهانى1365 ش
اخوان حکیمى- احمد آرام ، الحیاة با ترجمه احمد آرام ، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامى1380 ش
جعفرى ، بهراد ؛ تحف العقول- ترجمه جعفرى ، ناشر: اسلامیه 1380 ش
صفایی ، علی ؛ مسؤولیت و سازندگی
صفایی ، علی ؛ رشد
صفایی ، علی ؛ ذهنیت و زاویه دید
مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى ، ج17
[1] - تحف العقول-ترجمه جعفرى، ص: 333 ذیل حدیث امام صادق (ع) –ر.ک : نهج البلاغة-ترجمه دشتى، ص: 521 ذیل نامه 31
[2] - تحف العقول-ترجمه جنتى، متن، ص: 49 ذیل سفارشهاى پیغمبر (ص) به معاذ بن جبل – رک : مصباح الشریعة-ترجمه عبد الرزاق گیلانى، ص: 420
[3] - آل عمران/169