عبدالکریم سروش و فلاسفه:
"از صد یکی به جای نیاورده شرط علم"
بخش دوازدهم: 1369/2/21??????
درباره چیزی که نمی دانی سخن مگوی، و در اموری که وظیفه نداری دخالت نکن و درباره آن سخن مگو. به راهی که در آن می ترسی گمراه شوی پا مگذار. وارد نشدن به بی راهه بهتر از افتادن به ورطه هلاکت است. و امر به معروف کن تا خود از اهل معروف باشی.
درباره چیزی که به آن علم نداریم نباید سخن بگوییم و این در مورد افراد متبع و کسانی که قولشان مورد قبول مردم است بیشتر صادق است. انسان جاهل اگر ساکت بماند اختلافی پدید نمی آید. تمام نزاع بشری از این ناحیه برمی خیزد که افراد ناپخته سخن ناسنجیده می گویند. البته هیچ کمیته ناظری حق ندارد بگوید که چه کسانی باید سخن بگویند و چه کسانی سکوت کنند! انسان باید درون خودش صافی داشته باشد تا سخن حق را بر زبان جاری سازد. قوت سخن در عمل آشکار می شود و ازاین روی مردم، نباید سخنان نسنجیده را مورد اعتنا قرار دهند. بلکه افراد ناپخته باید با لطف و مدارا از سخن گفتن بازداشته شوند و افراد پخته بر دیگران رجحان داشته باشند. عصر ما عصر بمباران اطلاعات است. رسانه ها به هر وسیله ای می خواهند تلقین کنند که شما سخن بگویید و ما این سخن را به گوش دیگران می رسانیم. اما سخن نیز اگر از حد بگذرد مضر خواهد شد هرچند نیکو باشد! در این صورت آدمی مصرف کننده می شود و قدرت تشخیص را از دست می دهد و فرصت تامل و تفکر از او سلب می گردد. رسانه به شدت یاوه سرائی می کنند و البته در این وراجی تامل و تفکر جایی ندارد. از سویی حق در تضارب آراء کشف می شود اما اگر در همین خصوص هم حد و مرزی وجود نداشته باشد حق در غبار گم خواهد شد. کسانی هستند که می گویند: همگان آزادند تا سخن حق بگویند. این سخن گرچه در ظاهر آزادی خواهانه است اما در باطن استبداد را پرورش می دهد. چراکه به محض طرح این عقیده باید بپرسیم کدام سخن حق است که ما در گفتن آن آزاد هستیم؟ کسی که از بالا حق را به صورت پیشینی مشخص می کند و می گوید در این چارچوب سخن بگویید حق را پوشیده نگه می دارد. در این صورت حق در گرو قوم خاصی نیست. در این عصر میان تفکر از یک سو و سخن پراکنی از سوی دیگری وزنه ناموزونی شکل گرفته است. یکی از این مصادیق قدرت مطلق است و درست گفته شده که قدرت مطلق فساد مطلق می آورد. بنابراین آنچه که مهم است قناعت ورزیدن است که حتی در خصوص خواندن و آموختن هم صادق است. هر علمی موجب هدایت نیست چراکه برخی علوم کالای دنیوی محسوب می شود و به نزاع می افزاید. علوم نظری واجد این قاعده هستند و در صورتی مفیداند که همراه با عمل باشند. علمی که بخواهد مایه تفاخر باشد ندانستنش بهتر از افتادن به ورطه هلاکت است. اخلاص در علم درب علم را بر روی انسان می گشاید. هم چنین به لحاظ عقلایی ترس از قدم نهادن در مسیری که انتهایش مشخص نیست باعث درافتادن در ورطه هلاکت است. انسان باید به تاریخ نظر کند و از تجربه گذشتگان درس بگیرد چرا که نمی توان زندگی را در آزمون محض گذراند. شیوه بزرگان تحلیل خردمندانه امور بود و این نشان می دهد که به صورت قاعده مند انسان باید تدبیر خردمندانه امور را در نظر بگیرد.
برچسب: #عبدالکریم_سروش؛ #حکمت_و_معیشت؛ #اوصاف_پارسایان؛ #پیامبر_رحمت؛ #قناعت؛ #وراجی.
? #ذکر_متن_با_منبع_بلامانع_است.
?دکتر #عبدالکریم_سروش.
?? #حکمت_و_معیشت.
@Soroush_Philosopher
??برای آشنایی بیشتر به ما بپیوندید??
https://telegram.me/joinchat/BlvU_j1iiYNbW8m-z3pS_A