فرق ازدواج موقت بازنا برخی از تفاوتهاى عقد موقت و زنا به شرح ذیل است:
1. صیغه موقّت یک نوع ازدواج است؛ همان طور که ازدواج دائم نوع دیگرى از ازدواج است و هر دو شرایط و احکام خاص خود را دارد که از جمله آن ذکر صیغه عقد، مهریه و مدت است. اما زنا بدون توجه به این شرایط (مثل نخواندن صیغه عقد) کارى صورت مىگیرد.
2. در ازدواج موقّت نسبت به دختر باکره، اجازه پدر و یا جد پدرى او لازم است؛ در نتیجه این کار با اطلاع خانواده و به دور از احساسات و پنهانکارىها صورت مىپذیرد.
3. در ازدواج موقت، زن باید بعد از تمام شدن مدت عقد، عده( ومدت عده بستگی به موارد خاص دارد و حداقل از دو ماه کمتر نیست) نگه داردیعنی بعد از هر صیغه موقت باید مدت نسبتا تقریبا طولانی را از صیغه شدن خودداری کند ؛ ولى در زنا این قانون وجود ندارد.
5. در ازدواج موقت، مرد مسئولیتپذیر است و توابع این ارتباط را از جهت فرزنددار شدن احتمالى مىپذیرد؛ در حالى که در عمل نامشروع این امر وجود ندارد.
6. در ازدواج موقت «روابط» براساس «ضوابط» شکل مىگیرد و ارضاى جنسى به صورتى نظاممند و قانونى، پاسخ داده مىشود، در حالى که در زنا ضابطهاى وجود ندارد و غیرقانونى است.
7. اعتبار زن در زنا از بین می رود واو به موجودی بی ارزش ودر دسترس تبدیل می گردد در حالی که ازدواج موقت شرایط خاص را دارد که این شرایط موجب آبرومندی زن می گردد
8. در زنا فرزند نا مشروع به وجود می آید ولی در صیغه فرزند حلال زاده است
9. در زنا فرزندی اگر متولد شد والدین مسئولیت تربیت او را عهده دار نمی شود مگر اینکه او را نیز وسیله ای برای شهوت های بعدی خود قرار دهند درحالی که فرزند حاصل از صیغه در خانواده ای پاک قابل تربیت است
10. احتمال بیمار بودن فرزند حاصل از زنا بیشتر از صیغه است
11. در زنا چون احساس گناه وجود دارد پرده های حائل میان انسان وخداوند از بین می رود وانسان شقی می گردد در حالی که در ازدواج موقت چون این عمل مطابق با قوانین الهی است این خطر وجود ندارد
12. صیغه چون محدودیت هائی دارد باعث جلوگیری از هم پاشیدگی خانواده می گردد در حالی که زنا بنیان خانواده را متزلزل می کند
بنابرای, متعه (صیغه ) با زنا فرق های اساسی دارد. چون در زنا نه عده ای وجود دارد و نه از نظر شرعی طرفین حقی بر گردن هم دارند و نیز اگر فرزندی از زنا متولد شد حرام زاده است و ارث نیز نمی برد. ولی متعه در حقیقت یک نوع ازدواج محدود است و دارای ضوابط و حقوق مشخص شده برای زوجین است . هم چنین در زمان عقد و یا عده , زن حق هیچ گونه مباشرتی یا ازدواج با شخص دیگر ندارد. پس ازدواج موقت مانند ازدواج دائم دارای عده - تعیین مهریه - اجرای عقد و صیغه - اذن پدر در صورت باکره بودن و بسیاری از شرایط دیگر است و حکم فرزندان متولد از این ازدواج نیز کاملا مشخص است فقط در زمان محدود می باشد.
در مورد سؤال دوم شما که آیا با یک جمله زن و مرد با هم حلال می شوند در جواب می گوییم. بلی، در صورتی که شرایط موجود باشد و با قصد ازدواج موقت صیغه آن خوانده شود با هم حلال می شوند و این حکم تعبدی است که از طرف شارع مقدس این حلیت حاصل می شود. در سایر نظام های حقوقی نیز همین اعتبارات که در قالب عقود و ایقاعات و قرادادها صورت می پذیرد منشا اثر است.
البته عدهای این نوع ازدواج را راهی برای سوء استفاده دانستهاند. این عده همیشه پیرمرد پول داری را تصور میکنند که برای خوشگذرانی، دختری را صیغه میکند و بعد از ارضای شهواتش، او را رها میسازد، یا مرد زنداری که بیاعتنا به خانوادهاش هر روز به دنبال یک زیبارویی است که بتواند او را اسیر کند و کام گیرد و...!! در جواب این عده همین بس که همة آزادیهای قانونی و تأسیسهای حقوقی، میتوانند مورد سوء استفاده قرار گیرند برای مثال حق رانندگی ـ که یک حق مشروع و پسندیدهای است ـ از سوی عدهای به بدترین نحو مورد استفاده قرار میگیرد و حتی منجر به وارد آمدن خسارت جانی و مالی میشود. پس بدین ترتیب باید گفت: حق رانندگی امری مذموم و پلید است!؟ در حالی که چنین نیست. پس اگر عدهای از این نهاد حقوقی به جهت سوء استفاده بهرهبرداری کنند این امر خدشهای به اصل آن وارد نمیکند؛ بلکه ایراد به خود این افراد یا گریزگاههای قانونی و... وارد است.
برخی دیگر با تشبیه نکاح منقطع به کرایه و اجاره، سعی دارند که وانمود کنند زنی که صیغه میشود، در واقع به اجارة زوج خویش درمیآید و این را خلاف شأن زن و سوء استفاده از او دانستهاند. در پاسخ گفتنی است آنچه خلاف شأن زن است، این است که زن همچون کالایی بدون هیچ حق و حقوقی و بدون هیچ ضابطهای، مورد بهرهبرداری جنسی قرار گیرد؛ یعنی، دقیقاً آنچه که در دنیای غرب اتفاق میافتد و یا آنچه که در نزد افراد لاابالی و بیبند و بار در مشرق زمین میگذرد! حال اینکه زن این چنین مورد سوء استفاده قرار گیرد، خلاف شأن زن است یا این که او به طور قانونی و مشروع با حفظ حقوقش به استمتاعاتش دسترسی یابد؟ به فرض که عقد نکاح منقطع در مواردی شبیه عقد اجاره باشد، آیا این دلیل میشود که این دو عقد یکی باشند؟ در حالی که میدانیم این دو عقد در خیلی از اوصافش با یکدیگر تفاوت دارند.