قسمت دوم
آنچه که این نوشته را از کتابهاى تاریخ معاصر و یا نقد و بررسى تاریخ معاصر ایران جدا مىکند این است که ایشان هیچ تلاشى ندارند که اطلاعاتى از زوایاى تاریک و پنهان تاریخ معاصر به خواننده بدهند، حتى ایشان تلاشى هم ندارند تا برداشت یک تاریخ نویس را در فهم یک حادثه تاریخى مثل مشروطه یا نهضت نفت و با حوادث کوچک و بزرگ دیگر تاریخ معاصر ایران را مورد نقادى قرار دهند آنگونه که جریانهاى مختلف فکرى و سیاسى علیه یکدیگر انجام مىدهند و یک شخصیت تاریخى را سمبل وابستگى و خیانت و دیگرى همو را سمبل مقاومت و مبارزه مىشناسند، لذا خواننده اصلًا نباید انتظار آن را داشته باشد که اطلاعات ناشنیدهاى از حوادث تاریخ معاصر به دست آورد.