حکیم جوادی آملی:
??حضرت مریم از لحاظ عفاف هم سطح حضرت یوسف یا بالاتر
??قرآن کریم در مقام بیان قوه جاذبه و معرفی ملکه عفاف هم تمثیل از مرد می آورد و هم از زن. حال باید دید که آیا مرد در این صحنه عفیفانه تر تجلی نموده، یا زن در این مقام بیان عفیفانه تر آورده است؟
??هنگامی که وجود مبارک یوسف سلام اللَّه علیه آزمون می شود، قرآن تا این جا تعبیر دارد که می فرماید: (همَّت به وهمّ بها لولا أن رأی برهان ربّه) آن زن قصد او کرد و او نیز اگر برهان پروردگار را ندیده بود آهنگ او می کرد. ... یعنی چون برهان ربّ را دید، قصد نکرد... وذات اقدس اله هم که به نزاهت و قداست یوسف علیه السلام شهادت داد، فرمود: نه تنها یوسف به طرف بدی نرفت، بلکه بدی به طرف یوسف نرفت، در آن جا که فرمود: (کذلک لنصرف عنه السّوء والفحشاء)این گونه بدی و پلیدی را از او برگردانیم. و نفرموده «لنصرفه عن السوء»، نفرمود: ما او را از گناه بازداشتیم بلکه فرمود: به گناه اجازه ندادیم که به سراغ او برود.
??وقتی از عفاف مریم علیها السلام سخن به میان می آید... سخن در این نیست که اگر مریم علیها السلام، دلیل الهی را مشاهده نمی کرد، مایل بود. بلکه سخن آن است که: (قالت انّی أعوذ بالرّحمن منک إن کنت تقیّاً) مریم گفت: اگر پرهیزکاری از تو به خدای رحمان پناه می برم. نه تنها خودش میل ندارد، آن فرشته را هم که به صورت بشر متمثل شده، نهی از منکر می کند و می گوید: اگر تو باتقوایی، دست به این کار نزن. این گونه ادامه نمی دهد که اگر او دلیل الهی را نمی دید، میل پیدا می کرد و قصد می نمود، این کلمه (إن کنت تقیّاً) به عنوان امر به معروف و نهی از منکر است، یعنی تو بپرهیز. مثل این که ذات اقدس اله به ما می فرماید: این کار را انجام ندهید (إن کنتم مؤمنین)
??آیا این تعبیر لطیف تر از تعبیر یوسف نیست؟ درباره یوسف، ذات اقدس اله فرمود: اگر برهان ربّ را نمی دید، به این قصد بود، ولی چون برهان رب را دید، قصد نکرد، ولیکن درباره مریم علیها السلام نه تنها درباره خودش، سخن از قصد نیست، بلکه فرشته متمثل را نیز از این قصد نهی می کند.