خاطرات جبهه و جنگ:
?????????? بشنو از من ناله های رنج را
بغض های کربلای پنج را
از چه رو خود را زمین گیر کرده ایم
این چنین در منجلاب گیر کرده ایم
بوی عطر جبهه ها یادش بخیر
شور و شوق کربلا یادش بخیر
بوی عطر جبهه ها از یاد رفت
یاد شیرین از سر فرهاد رفت
بوی عطر جبهه ها از یاد رفت
کربلا پنجی، خدا ! از یاد رفت
کربلا پنجی شما دانید کیست؟
عشق بازی با خدا دانید چیست؟
لحظه ای کانال زوجی مانده ای؟
تا به صبح آیات ناجی خوانده ای؟
جنگ در کانال ماهی بوده ای؟
در کمین در فکر راهی بوده ای؟
جنگ در خاکریز نونی کرده ای؟
یک نگاه، در آب خونی کرده ای؟
انفجار چلچله حس کرده ای؟
لرزشی چون زلزله حس کرده ای؟
قطع پا و دست و سر را دیده ای؟
طفل های بی پدر را دیده ای؟
سردی دستان دوست، حس کرده ای؟
گرمی سرب زیر پوست حس کرده ای؟
استخوان های تکیده دیده ای؟
گورهای پر شهیده دیده ای؟
بغض پشت بغض گلویت را گرفت؟
مادر پیری جلویت را گرفت؟
ضربه های کابل پشتت خورده است؟
هم قفس هم بندی پیشت مرده است؟
کربلا پنجی میان ما هست؟
کوه پر گنجی میان ما هست؟
کربلا پنجی صدایم می شنوی؟
ای که در رنجی صدایم می شنوی؟
ای که تو «حاجی بصیر» را دیده ای!
شیرمردان دلیر را دیده ای!
ای که با«اصغر خنکدار» بوده ای
ای که مثل یک سپیدار بوده ای
ای که قلب دشمنان لرزانده ای
ای که کل دشمنان ترسانده ای
کربلا پنجی، بسیجی هوش باش
چه کسی گفتست تو خاموش باش؟
کربلا پنجی، بسیجی گوش کن
آتش فتنه کجاست، خاموش کن
چشم و گوش خود نبند و باز کن
بشکن این در ب قفس پرواز کن
.
. https://telegram.me/joinchat/CvDKIj-MkVRpT7rXu_msww
گروه یادگاران جبهه و جنگ
.