[ و از او پرسیدند : خدا چگونه حساب مردم را مى‏رسد با بسیار بودن آنان ؟ فرمود : ] چنانکه روزى شان مى‏دهد با فراوان بودنشان . [ پرسیدند : چگونه حسابشان را مى‏رسد و او را نمى‏بینند ؟ فرمود : ] چنانکه روزى‏شان مى‏دهد و او را نمى‏بینند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
ایران ، خمینی ، امام ، خدا ، اخلاق ، اسلام ، درمان ، جوادی ، و ، قران ، سلوک ، عشق ، یهود ، عرفان ، نماز ، املی ، امریکا ، علی ، شهید ، حسین ، سالک ، مراقبه ، گناه ، سیر و سلوک ، انسان ، پیامبر ، قرایتی ، نفس ، امام خمینی ، در ، انقلاب ، محمد ، سیر ، شیطان ، صحیفه ، دل ، را ، چشم ، با ، به ، از ، عقل ، شب ، مرگ ، قلب ، روغن ، زن ، پوست ، دنیا ، کربلا ، که ، ذهن ، خود ، خودارضایی ، الهی ، شهادت ، سکوت ، قاشق ، عسل ، عاشق ، مردم ، عارف ، فرزند ، علم ، سلام ، سروش ، الله ، ارامش ، : ، درد ، جوادی املی ، جوان ، حسن ، حسن زاده ، برای ، شاه ، عکس ، فنا ، نماز شب ، کتاب ، یک ، نهج البلاغه ، نور ، نامه ، مهدی ، لذت ، فیلم ، صورت ، پناهیان ، بهشت ، پا ، ایمان ، ، ، جهان ، جنسی ، تقوی ، حکمت ، خانه ، روح ، دعا ، دوست ، دین ، رفتار ، رمضان ، خاک ، تو ، توحید ، ترس ، حقیقت ، Imam Jomeini ، آب ، اخلاص ، ازدواج ، استاد ، امام زمان ، بچه ، شیعه ، عرق ، عبادت ، فکر ، شهوت ، سحر ، سر ، زینب ، ما ، مادر ، مغز ، مقدس ، مومن ، نفوذ ، ویتامین ، کبد ، کودک ، کوچک ، نهضت ، میرباقری ، موسیقی ، ملت ، مقام ، معرفت ، مسجد ، مسلمان ، مسیحیت ، محبت ، قیامت ، زنجبیل ، زندگی ، سرکه ، شراب ، عیسی ، غذا ، عراق ، ظاهر ، صهیونیزم ، پدر ، این ، استبداد ، ازادی ، اربعین ، احکام ، اسراییل ، آرامش ، . ، _ ، تربیت ، ترک ، توبه ، تنها ، تقوا ، خلوت ، خواب ، خود ارضایی ، رهبر ، ذکر ، رابطه ، دندان ، دولت ، دروغ ، دست ، دشمن ، دوزخ ، ذات ، روحانی ، روز ، دانشگاه ، دانش ، حکومت ، حیوان ، خاطره ، تقویت ، حضرت ، حجاب ، جنگ ، چرا ، جان ، جبهه ، استقلال ، اعتیاد ، ادرار ، ادم ، اردکان ، ایه ، انگلیس ، انس ، انحراف ، امیر ، بد ، بهاییت ، صمدی ، شکر ، شکم ، صبر ، ظهور ، عاشورا ، غفلت ، غم ، عمر ، فلسفه ، فاطمی نیا ، شریعت ، شعر ، شناخت ، سیروسلوک ، سیستان ، سید الشهدا ، سیب ، سگ ، زیارت ، زیتون ، زبان ، زمان ، زمین ، گل ، مجلس ، مبارزه ، لذت با ذلت ، لبخند ، مسلم ، مدافع ، مرد ، معجون ، معده ، مسیح ، من ، مناجات ، مو ، مکارم ، میر باقری ، نعناع ، هدیه ، یا ، وصال ، همسر ، وهابیت ، کنید ، کنترل ، کلیه ، کوفه ، کتیرا ، کار ، یار ، یزد ، یهودیت ، کافر ، کره ، کوه های ، کلید ، کلیسا ، کشور ، کلام ، کن ، کمر ، هوا ، وجود ، وصل ، وطن ، وحشی ، هستی ، نیست ، نواب ، نظام ، نعنا ، نجومی ، نخودکی ، نسیم احکام ، میخک ، مدینی ، محاسبه ، محمود حقیقی ، مستی ، مسابقه ، گونی نخی ، گیاه ، ماست ، مثل ، گندم ، قرائتی ، قلم ، قدس ، قدم ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :79
بازدید دیروز :242
کل بازدید :149468
تعداد کل یاداشته ها : 1022
04/4/23
6:44 ع

شهدا:

‍ ???????

#رمان_مدافع_عشق_قسمت7

#هوالعشـــــــــق?

???????

نزدی? غروب،وقت برای خودمان بود...

چشمانم دنبالت میگشت..

میخواستم اخرای این سفرچندع?س از#توبگیرم...??

گرچه فاطمه سادات خودش گفته بود ?ه لحظاتـےراثبت ?نم..

زمین پرفرازونشیب ف?ه باپرچم های سرخ و سبزی ?ه باد ت?انشان میداد حالـےغریب راالقا می?رد..

تپه های خا?ـے...????

و تو درست اینجایـے!...لبه ی ی?ـےازهمین تپه ها ونگاهت به سرخـےآسمان است.

پشت بمن هستـےوزیرلب زمزمه می?نـے:

#ازهرچه_?ه_دم_زدیم....آنهادیدند??...

آهسته نزدی?ت میشوم.دلم نمی آید خلوتت رابهم بزنم...

اما...

???????

_ آقای هاشمـے..!

توقع مرانداشتی...انهم درآن خلوت..

ازجامیپری!مےایستـےوزمانـے?ه رومیگردانـےسمت من،پشت پایت درست لبه ی تپه،خالـےمیشود و...

ازسراشیبـےاش پایین مےافتـے.??????

سرجا خش?م میزند#افتاد!!...

پاهایم ت?ان نمیخورد...بزور صدارازحنجره ام بیرون می?شم...

_ آ...آقا...ها..ها...هاشمـے!...

ی? لحظه بخودم می آیم و میدوم...

میبینم پایین سراشیبـےدوزانو نشسته ای و گریه می?نـے...

تمام لباست خا?ـےاست...

وبای? دست مچ دست دیگرت راگرفته ای...

ف?رخنده داری می?نم#یعنی_ازدردگریه_میکنه!!

اما...تو... حتمن اش?هایت ازسربهانه نیست...علت دارد...علتـے?ه بعدها آن رامیفهمم...

سعـےمی?نم آهسته ازتپه پایین بیایم ?ه متوجه وبسرعت بلند میشوی...

قصدرفتن ?ه می?نےبه پایت نگاه می?نم..#هنوزکمی_میلنگد...??

تمام جرئتم راجمع می?نم وبلند صدایت می?نم...

_ اقای هاشمی....اقا #سید... یکلحظه نرید...

تروخدا...

باور ?نید من!....نمیخواستم ?ه دوباره....

دستتون طوریش شد؟؟...

اقای هاشمی باشمام...

اماتو بدون توجه سعـے?ردی جای راه رفتن،بدوی!...تازودتراز شر#صدای من راحت شوی...

مح?م به پیشانـےمی?وبم...

#یعنیا_خرابکارترازتوهست_عاخه؟؟؟

#چقدعاخه_بےعرضههههه??

???????

انقدرنگاهت می?نم ?ه در چهارچوب نگاه من گم میشوی...

#چقدرعجیبـے...

یانه...

#تودرستی..

ما انقدر به غلطهاعادت کردیم که...

دراصل چقدر من #عجیبم....

???????

#ادامه_دارد...

  @loveMartyrs


95/6/26::: 7:34 ص
نظر()