سیر و سلوک و عرفان:
سالکین مبتدی و سلوک :
سلوک باشگاهی برای تمرین ومیدانی
برای رزم است. آن که آگاهیهای نظری خود را به عمل میکشاند سالک است. وی همانند کسی است که میخواهد ادیب گردد. آگاهی از قواعد صرف، نحو، لغت، بلاغت، بیان و بدیع کسی را ادیب نمیسازد، بلکه ادیب کسی است که این قواعد را به صورت اتوماتیکوار در عبارات و الفاظ بیاورد.
سلوک از هر کار دیگری سختتر است و نباید آن را دستکم گرفت. تنها کسانی در این منزل ورود پیدا میکنند و موفق میشوند که کار خود را جدی بگیرند؛ همانطور که خداوند توان خود را به نحو احسن در آفرینش نظام هستی و نیز نزول قرآن کریم گذاشته است؛ به گونهای که نتوان بهتر از آن آورد. سالک باید تلاش نماید و تمرین داشته باشد و انرژی بسیاری هزینه کند تا سلوک خود را دریابد. خداوند به حضرت یحیی میفرماید: «یا یحْیی خُذِ الْکتَابَ بِقُوَّهٍ» (مریم /12) کسی که سلوک را جدی نگیرد، نمیتواند سالک باشد.
سلوک تمامی عمل است. سالک در ضمن تکمیل حکمت نظری باید به عمل روی بیاورد و تلاش داشته باشد و مدام تاثیر اعمال خود را بر روی روان خویش و ویژگیهای نفسانی خود تست نماید. وی در انتخاب عمل نیز باید از استاد خود برنامه داشته باشد وگرنه عملهای متفاوت و کشکولی سبب میشود او ترش نماید و هر عملی دیگری را خنثی نماید و اثر آن را از بین ببرد یا آن را به سمی کشنده تبدیل کند. سالک نه اهل نوشتن و کاغذ بازی است، بلکه او مدام در پی عمل است و کمتر به سخنان این و آن میپردازد. همانطور که عمل بدون اندیشه تاثیری ندارد، اندیشه نیز نباید مانع از عمل شود. تخطی از این اصل بدانجا میرسد که برخی اهل باطن میگردند و ظاهر را از دست میدهند و برخی نیز به انحراف ظاهرگرایی افراطی و فراموشی از باطن دچار میشوند.
خلاصه آن که عرفان عملی عرفانی مدرسی و آموزشی صرف نیست بلکه علمی است که باید به عمل کشیده شود و حقیقت آن همان عملی است که بر جوارح و جوانح مینشیند، وگرنه مصداق این شعر است:
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
عرفان عملی طرح کادی است برای وصول و رسیدن و کار کردن و مسیری است که با دانشاندوزی صرف منافات دارد.
سالک کسی است که میخواهد هر بلایی را به جان بخرد. او در برابر پروردگار خویش خاضعانه به کنده مینشیند و فروتنانه سرشاخ میشود و عرض میدارد هر کاری میخواهی بکن. البته خداوند هم ملاحظهای ندارد و سالک چنانچه در کار خود جدی نباشد به تلنگری میافتد. سالکی که میخواهد وصول به بینهایت داشته باشد چنانچه به اندازه توانی که باید برای آن گام بردارد توجه ننماید و ملاحظه نکند که در این برهوت عاشقکشی حلال است و خداوند با پیامبر عشق خود؛ امام حسین علیهالسلام آن کرد که کرد، چگونه میتواند گام از گام بردارد. قتل و شهادت و از دست دادن دنیا و ناسوت و آبرو و حیثیت و علم و پنجه در پنجه فقر داشتن حداقلی لوازم این مسیر است. مسیری که ممکن است چنان تاب بردارد که شاسی را لوله کند.
سلوک امری مَدرسی صرف و خواندنی نیست، بلکه باید بدون آن که قار قاری داشت کاری پشت کار قبلی کرد و ساکت و آرام زحمت کشید.
مشکل عرفان عملی این است که همه ادعای کاربلدی آن را دارند و چیزی یاد نمیگیرند. افزون بر آن که سیستمی آموزشی برای آن نیست، از همین رو بازار عرفانهای کاذب و نوظهور رواج چشمگیری دارد. عرفان و سلوک یک دانش پیچیده است که باید اصول و قواعد آن را بر اساس مکتب اهلبیت علیهمالسلام و تجربه عالمان شیعی فرا گرفت که البته این امر خارج از سلوک است و به آن سلوک گفته نمیشود و باید آن را عملیاتی و اجرایی نمود که فرد در نقطه شروع عمل و تمرین سالک میگردد نه پیش از آن.
#سالکین_مبتدی_و_سلوک
@sserfan