به نفوذیها مهلت ندهید
?? شاید خیلیها خیال کنند موضوع «نفوذ» و هشدار نسبت به آن، مسألهای است که در دوران کنونی شکل گرفته، اما حضرت امام خمینی(ره) در متن وصیتنامهی خود نیز همگان را به مراقبت در برابر «نفوذیها» فراخواندهاند: «هرکس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است درخدمت اسلام و میهن باشد؛ و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شرقزدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند، و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بینالمللی هستند، با تدریج و ظرافت درکشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه، و با دست افراد خودِ ملتها، کشورها را به دام استثمار میکشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدمِ نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید.»
?? توجه به «صلاحیت حاکمان» همواره یکی از نکات مورد توجه امام بوده است تا آنجا که حتی در روزهای قبل از پیروزی انقلاب نیز بر آن تأکید کردهاند: «بدبختی و خوشبختی ملتها بسته به اموری است که یکی از مهمات آن صلاحیت داشتن هیأت حاکمه است. اگر چنانچه هیأت حاکمه، کسانی که مقدرات یک کشور در دست آنهاست، اینها فاسد باشند، مملکت را به فساد میکشند.»
?? با دقت در «سیره و رفتار عملی» حضرت امام نیز میتوان به موارد مهمی دست یافت که حاکی از حساسیتِ جدی نسبت به ورود و حضور عناصر غیر معتقد و منحرف در ارکانِ قدرت است. برخورد قاطع با «نهضت آزادی» یکی از این موارد است. حضرت امام(ره) در حالی صلاحیت نهضت آزادی را برای امور گوناگون رد میکنند که «مهدی بازرگان» بهعنوان یکی از بنیانگذاران این جریان با حکم حضرت امام اولین دولتِ انقلاب را تشکیل داده بود. این موضع و برخورد قاطعانه تا به آخر در گفتار و رفتار امام خمینی(ره) وجود داشت: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد... تا من هستم دست ایادی آمریکا و شوروی را در تمام زمینهها کوتاه میکنم.»
??متن کامل در لینک زیر:
http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=32105
?? عضو کانال صحیفه نور شوید :
@sahifeh_noor
توحید ،نفی اراده خود و اطاعت از خدا :
نفى اراده خود و اطاعت از خدا، نفى شرک است، باید شریک را کنار زد تا صاحب اصلى شناخته شود. کسى که هواى نفس را به جاى خدا بگذارد چگونه مىتواند خدابین شود؟! «أفرأیتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هواه اتخاذ هواى نفس به عنوان «اله» همان شرک است! چنین شخصى به جاى گفتن «لااِله اِلاالله» هَوى را به جاى خدا مىنشاند و از عمق جان مىگوید: «لا اله الا هوای.
ولى ملاک ارزش در اسلام سرکوب خواسته هاى دل است. در مقام توحید افعالى، باید به جاى «دل» «خدا» را گذاشت و اراده خود را تابع اراده خدا کرد.
ابراز این واقعیت با لفظ بسیار آسان است، اما اگر انسان بعد از صد سال ریاضت هم به آن مرتبه برسد، هنر کرده است؛ یعنى، اگر انسانى صد سال زحمت بکشد و به گونهاى شود که اراده و رفتار او تابع اراده خدا شود، مىتوان گفت که در برابر بهاى پرداخته و عمر از دست رفته، متاع ارزش مندى را کسب کرده است و تمامى این حقایق، تازه در اولین مرحله (توحید افعالى) نهفته است و پیمودن مراحل بعدىِ توحید (توحید صفات و ذات) به مراتب سختتر و
جز برای نوادر مقدور نیست.
توحید :
در هزاران جام گوناگون? شرابی بیش نیست
گر چه بسیارند انجم ?آفتابی بیش نیست
گر چه برخیزد ز آب بحر موجی بی شمار
کثرت اندر موج باشد? لیکن آبی بیش نیست
چون خطابی کرد با خود گشت پیدا کاینات
علت ایجاد عالم پس خطابی بیش نیست
یک سخن پرسید از خود در جهان جان ودل
جمله ی ارواح را زان رو جوابی بیش نیست
گرچه بسیاری درین معنی کتب مسطور شد
جمله را خواندیم ،حرفی از کتابی بیش نیست
ای که عالم را وجود و آبرویی مینهی
دربیابان عدم،عالم سرابی بیش نیست
چیست عالم ای که می پرسی نشان و نام او ؟
بر محیط هستی مطلق حبابی بیش نیست
ای که هستی تو آمد روی دلبر را نقاب
برفکن از روی دلبر چون نقابی بیش نیست
مغربی آمد حجاب راه جان مغربی
در گذر از وی چه شد آخر حجابی بیشت نیست
#شمس_مغربی
روحانیت اگر شکسته شود اسلام شکسته می شود.
روحانیت اسلام را نگه داشت. اگر این شکسته بشود، اسلام شکسته می شود، اگر در این مقطع زمان به دست ما شکسته بشود، ما خیانت به اسلام و قرآن کردیم. خودتان رابپائید متوجه باشید، اعمالتان را با اسلام تطبیق بدهید، اگر کسانی در بین شما خدای نخواسته انحراف دارند، از صف خودتان خارج کنید و نصیحت دیگر، که به آنها می کنم و کرده ام اینکه این قدرت دانشگاهی و طبقه جوان را حفظ کنید، در مقابل او نایستید، همه اهل یک ملتید، همه اهل یک کشور و خانه هستید، این خانه خودتان را هر دوتان حفظ کنید مقدرات مملکت شما بعد از چندی به عهده این دانشگاه هاست.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
??صحیفه نور جلد 9 صفحه 120
بیانات حضرت امام خمینی(ره) در جمع اقشار مختلف مردم در مدرسه فیضیه
مورخ 1358/06/23
اندیشکده مطالعات یهود:
???? رنسانس و فراماسونری
? #تاریخچه_فراماسونری (قسمت ششم)
1? با شروع عصر #رنسانس جامعهی اروپای غربی تغییرات اساسی زیادی کرد. در حدود سال 1450، یک آکادمی افلاطونی در فلورانس تأسیس گردید و در سال 1471 ترجمهی دوبارهای از کتیبههای یونانی تازه کشف شده، صورت گرفت. ثابت شده است که این موضوع بیاندازه در فرقه #فراماسونری تأثیرگذار بوده است.
2? #ماسونها سعی میکردند هرچه بیشتر از فشارهای #کلیسا آزاد شوند. بنابر مقتضیات هر دوره، وقتی بسیاری از دولتها و کلیسای کاتولیک با شدت هرچه تمامتر در برابر اندیشههای رادیکال میایستادند، به هیچوجه شگفتآور نبود که فعالیتهای معتقدین به این اندیشهها، شکلی سرّی و پنهانیتر به خود بگیرد.
3? در طبیعت #فراماسونری ضرورت تغییر شکل در عملکرد این سازمان بعد از این دورهی آشفته وجود داشت و آغاز این حرکت از #اسکاتلند بود، چنانچه که در سال 1583 #جیمز_ششم پادشاه اسکاتلند، به حمایت از #فراماسونها پرداخته و نجیبزادهای به نام #ویلیام_شاو را که علاقهای فراوان نسبت به #معماری داشت، به عنوان سرپرست تشکیلات اداری و رئیس ارتش منصوب کرد.
4? در سال 1598 شاو اولین مجموعه قوانین مشهوری را که ماسونها را به #لژ خود متعهد و به انجام وظایف خاصی پایبند میکرد، تنظیم و تصویب نمود. دومین مجموعه قوانین در سال 1599 تصویب و اولین سند ماسونی بود که تاکنون باقی مانده و مرجع پنهانی و سرّی برای زنده نگهداشتن دانش محرمانه ماسونی در خود سازمان میباشد.
5? روح جدید #رنسانس که به روشنی تأثیر خود را بر تمامی امور گذاشته بود، به شاو اجازه داد تا آداب و رسوم و باورهای ماسونی قرون وسطی را دوباره احیا و ارتقا دهد. در اسکاتلند، #فراماسونری پس از برخورداری از حمایت سلطنتی از پستوهای مخفی خانهها بیرون آمد. بر اساس آنچه #ویلیام_پرستون در اثرش «تصاویر در فراماسونری» آورده است، جیمز ششم تبدیل به «پشتیبان، مشوق و تکیهگاه اصلی جریان ماسونری» گردید.
6? اسناد اسکاتلندی چنین بازگو میکنند که: «پادشاه جیمز لژها را با حضور ملوکانه خود مفتخر میکرد» و اینکه: «وی یک مقرری سالانه به مبلغ چهار پوند اسکاتلندی را معین کرد تا به هر رهبر ماسونی که توسط لژ بزرگ انتخاب و توسط دربار تأیید میشد، داده شود.»
7? #جیمز_ششم همچنین اولین پادشاهی بود که به عنوان یک #فراماسونر شناخته شد و در سال 1601 در سی و پنج سالگی به لژ اسکاتلند وارد گردید.
?? منبع: جرمی هاروود، تاریخچه فراماسونری، ترجمه: علی شیعه علی، تهران: انتشارات سبزان.
?? متن کامل مقاله به همراه عکس:
?? http://yon.ir/9p7x
? به کانال اندیشکده مطالعات یهود بپیوندید:
?? @jscenter
اندیشکده مطالعات یهود:
???? سگها رسوا میشوند!
? #سگ_شناسی
?? سگها را در کدام حوزه مطالعه کنیم؟
1? دوست من بداند که: «وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِین» کلام خداست. و این آیه هم مؤید کلام خداست. اینان مؤمنان را به خاطر اینکه بیشترشان از فقراء و تنگدستان هستند، سفیه میخوانند و ورود در ایمان را سفاهت میدانند.
2? نکته این است که اگرچه سبکمغزی، قدرت تصمیمگیری آنان را مدیریت میکند، اما شما در مقام تبلیغ، پند و اندرز گسترده رفتار کنید.
3? نکتهی دیگر اینکه اگر فردای قیامت از این یهودیزادگان و یهودیزدگان بپرسند: چرا ایمان نیاوردید؟ نمیتوانند بگویند: ایمان به ما ارائه نشد و کسی از ما درخواست ایمان نکرد.
4? آنان به جهت اینکه برای خودشان، قدر، منزلت و ریاست قائل بودند، مؤمنان را سفیه خواندند و خداوند سفاهت را به خودشان برگرداند: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاء».
5? در لغت سفیه به کسی میگویند که به خاطر نقصان عقل، گرفتار خفّت نفس شده است. لذا خودباوری ندارد، کثیر الاضطراب است. همانطور که در روایت رسول خدا (ص) آمده است که: «شَارِبُ الْخَمْرِ سَفِیه».
البته سفیه در مورد آدم احمق، جاهل، سبکمغز و ناشکیبا هم بکار میرود. و همهی این معانی درخور این موجوداتی است که به فرمایش خدای متعال: «وَ لکِنْ لا یَعْلَمُون»: به جهل و حماقت و سفاهتشان آگاهی ندارند.
6? نصیحت قرآن به این موجودات:
ابتداء) ترک فساد است: «لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ».
و سپس) کسب ایمان است: «آمِنُوا کَما آمَنَ النَّاسُ».
که اولی با مانعی به نام خودستایی مواجه شد. و دومی با سدی به نام ضعف رأی که خود حاصل خفت عقل است، برخورد نمود.
7? قرآن ابتداء شعور و باریکبینی را از آنان سلب میکند: «وَ لکِنْ لا یَشْعُرُون».
سپس آنان را نادان میخواند: «وَ لکِنْ لا یَعْلَمُون».
8? اینچنین موجوداتی که خالی از علم و شعوراند، اگر شکل و شمائل انسانی هم داشته باشند، قطعاً در دائرهی انسانها جایی ندارند، آنان را باید در حوزهی «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ» به مطالعه نشست.
?? ادامه دارد...
? علی خلیل اسماعیل
? به کانال اندیشکده مطالعات یهود بپیوندید:
?? @jscenter
صحیفه نور:
??این جمله را امام خمینی ره نگفته است!
«حفظ نظام از اوجب واجبات است»
اگر کسی تمام 21 جلد صحیفه امام را جستجو کند، تنها در یک مورد به واژه «اوجب» بر میخورد و آن هم در این جمله است که امام فرمودهاند: «اهتمام به امور مسلمین از اوْجَبِ واجبات است.»
صحیفه نور، ج3، ص 414
البته حضرت امام درباره حفظ نظام، مطالب مهم و بلندی دارند؛ از جمله اینکه فرمودهاند:
«حفظ نظام جمهوری اسلامی ... از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است.»
صحیفه نور ، ج 19، ص 153
«... آحاد مردم یکی یکیشان تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی ... از نماز اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه این حفظ اسلام است ...»
صحیفه نور، ج19، ص 486
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
?? عضو کانال صحیفه نور شوید :
@Sahifeh_noor
?? اللهم عجل لولیک الفرج ??